۞پایگاه فرهنگی شیعه۞
 
امروز اولویت اصلی کشور،مقابله با جنگ نرم است.امام خامنه ای

ایرانیان چگونه شیعه شدند؟
 

سابقه دین اسلام در سرزمین ايران به عصر حیات «پیامبر اکرم(ص)» و نامه آن حضرت به «خسرو پرویز» شاه ایران برمی‏گردد؛ و ورود رسمی این دین به این سرزمین، به سال 16 هجري و در زمان حکومت «عمر بن خطاب» خليفه دوم.

اما سؤال اساسي اين است که به رغم ورود اسلام به ايران در دوره خلفا و همچنين به رغم آنکه ايرانيان قرون اوليه، اکثراً جزو اهل سنت بودند، چگونه شد که هم اينک شاهد اکثريت ايرانيان شيعي هستيم؟

به نوشته نویسنده وبلاگ وبلاگ انرژی هسته ای در این مطلب بحث کلامي مطرح نيست. بلکه از دیدگاه "جامعه‏شناسي تاريخي" بررسی می‏کنیم که چه تحولاتی باعث شد که اکثر ایرانیان، شيعه شوند.

در خصوص سؤال فوق دو دسته پاسخ ارائه شده است:

 

جهت مشاهده بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید.



برچسب‌ها:
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 20 اسفند 1392برچسب:شیعه&ایرانیان&چگونه&پاسخ&یک سوال&دانلود, توسط محمدکریمیان

به نام خدا

خداوند درفرشتگان تنها عقل را قرار داد و شهوت را از آن ها گرفت،در حيوانات شهوت قرار داد ونيروي عقل را از آن ها گرفت و چون انسان اشرف مخلوقاتش بود در وجود او هم شهوت قرار داد وهم عقل.......اگر انسان عقل را كنار بگذارد وتنها از شهوتش پيروي كند از حيوانات هم پست تر ميشود واگر از عقلش پيروي كند از فرشتگان مقامش بالاتر ميرود چرا كه او اشرف مخلوقات است.....



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ شنبه 17 اسفند 1392برچسب:شهوت,ادم,جنس,همجنس بازي,گناه,حيوان,درجه,دريچه,مقاله, توسط محمدکریمیان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اولین کلید زبان عربی ادا ی صحیح  کلمات است.

 

در قرآن صراحتاً تاکید شده است که این کلام الهی را به ترتیل  قرائت کنید.

 

ترتیل عبارت است از : تلاوت حروف و کلمات  قرآن به صورت (صحیح) و (شمرده) و همراه با (تدبر) در معانی آیات آن

 

ترتیل از لحاظ سرعت به دسته های زیر  قابل قسم است :

 

الف ) تحقیق (خواندن با سرعت  کم و دقت زیاد)

 

ب ) تدویر  (خواندن  با سرعت متوسط)

 

ج)  تدحیر (تلاوت با سرعت زیاد)

 

حال به تلفظ  ده حرفی  می پردازیم که از لحاظ تلفظ با کلمات فارسی متفاوت است :

این حروف عبارت اند  از : « ث ح – ذ – ص ض- ط ظ ع –غ –و»

 

حرف «ث» :

 

این حرف را  باید  با اصطلاح (نوک زبانی) و نازک و کم حجم تلفظ کرد.

 

یعنی در حالی که نوک زبان با دندانهای جلو در آرواره ی بالا تماس دارد ، هوا را به بیرون دمید (فشار نوک زبان بر دندان ها زیاد نباشد).

 

حرف «ث» بدون اینکه صدا ی سوت شنیده شود تلفظ میگردد.

 

حرف «ح»:

 

حرف حاء با گرفتگی خاصی در حلق تلفظ می شود مانند کسی که بخواهد تخمه ای را که در حلق گیر کرده ، با فشار هوا خارج کند.

 

حرف «ذ» :

 

حرف ذال همانند ثاء از نوک زبان و دندان های بالا و با صدای نازک و کم حجم تلفظ میگردد. (دقت کنید که فشار نوک زبان بر دندان ها زیاد نباشد.)

 

حرف «ص» :

 

همانند سین تلفظ میشود ؛ فقط به همراه  آن صدا پر حجم و درشت میگردد. (تاکید می شود که هنگام تلفظ این حرف نبا ید صدای سوت شدید شنیده شود)

 

حرف «ض» :

 

این حرف از تماس کنا ره ی زبان با دندانهای آسیای بالا (از هر طرفی که مقدور باشد) با صدای پر حجم و درشت تلفظ میشود.

 

حرف «ط» :

 

این حرف مانند «ت» تلفظ میشئد با این تفاوت که  صدا ی آن درشت و پر حجم می باشد. این حرف قوی ترین حرف زبان عربی است.

 

حرف «ظ» :

 

این حرف دقیقا مثل حرف «ذال» تلفظ میشود با این تفا وت که  صدا در تلفظ این حرف درشت و پر حجم میگردد . باید دقت کرد که هوا با فشار زیاد در مخرج دمیده نشود.

 

حرف «ع» :

 

این حرف از میان حلق و به صورت  نرم ادا می شود و گویی صدا کش می آید. دقت کنید که مفخم و پر حجم ادا نشود.

 

حرف  «غ» :

 

این حرف از همان محل تلفظ حرف «خ» یعنی از ناحیه ی حلق تلفظ شده ولی صدا ی آن نرم و کشیده و دنباله دار است  و حالت خراش و خشونت حرف «خ» را ندارد.

 

حرف «و» :

 

در ادای آن باید لب ها به حالت غنچه درآورده  و  صدا ی «و» از میان دو لب خارج شود . مانند حرف w در انگلیسی.

 

بر گرفته از : کتاب حلیة القرآن  جلد اول (چاپ بهار ۱۳۷۷ چاپ هفتم)

 

مولف : سید محسن موسوی بلده

 

ناشر : شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی

 

 



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 11 اسفند 1392برچسب:تلفظ,صحيح,اداي كلمات,عرب,عربي,ترتيل,قران,قرائت, توسط محمدکریمیان

همراه دایی سعید برای گرفتن شام به فاو رفتیم. موقع برگشتن، دشمن دیوانه وار منطقه رو زیر آتش گرفت. به پایگاه موشکی که رسیدیم بچه ها رو برای گرفتن غذا صدا زدم.

بین سنگر محمود و گروهان بهشتی ایستادم و گفتم: «بیایید بیرون عمو صدام داره بلیت بهشت پخش میکنه».

محمود و مهدی کنار سنگر خودشون نشسته بودند و به کارهای من می‌خندیدند. همه با قابلمه دور ماشین ایستاده بودند.

بالای باربند رفتم و با صدای بلند فریاد زدم: «اگر با کشته شدن من، پایگاه موشکی پا بر جا می‌ماند، پس ای خمپاره ها مرا دریابید!»

در همین لحظه یه خمپاره ۱۲۰ زوزه کشان در کنار ما منفجر شد! همگی خوابیدند. من هم از روی باربند خودم رو به کف جاده پرت کردم.
بلند شدم خودم رو تکاندم و گفتم: «آهای صدامِ الاغِ زبون نفهم! شوخی هم سرت نمی‌شه؟ شوخی کردم بی پدر مادر!»



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 بهمن 1392برچسب:بهشتوصدام,جنگ,عراق,ایران,امادگی دفاعی,شوخی,رزمنده,پرچم,بلیط,فاو, توسط محمدکریمیان

داستان کوتاه مجسمه و سنگ مرمر

توی یه موزه معروف سنگ های مرمر کف پوش شده بود , مجسمه بسیار زیبای مرمرینی به نمایش گذاشته شده بودند که مردم از راه های دور و نزدیک واسه دیدنش به اونجا می اومدن .
و کسی نبود که اونو ببینه و لب به تحسین باز نکنه !
یه شب سنگ مرمری که کف پوش اون سالن بود ؛ با مجسمه شروع به حرف زدن کرد و گفت :
" این ؛ منصفانه نیست !
چرا همه پا روی من می ذارن تا تو رو تحسین کنن ؟!
مگه یادت نیست ؟!
ما هر دومون توی یه معدن بودیم , مگه نه ؟
این عادلانه نیست !
من خیلی شاکیم ! "
مجسمه لبخندی زد و آروم گفت:
" یادته روزی که مجسمه ساز خواست روت کار کنه , چقدر سرسختی و مقاومت کردی ؟ "
سنگ پاسخ داد :
" آره ؛ آخه ابزارش به من آسیب میرسوند . "
آخه گمون کردم می خواد آزارم بده.
آخه تحمل اون همه درد و رنج رو نداشتم . "
و مجسمه با همون آرامش و لبخند ملیح ادامه داد که:
" ولی من فکر کردم که به طور حتم می خواد ازم چیز بی نظیری بسازه .
به طور حتم بناست به یه شاهکار تبدیل بشم .
به طور حتم در پی این رنج ؛ گنجی هست .
پس بهش گفتم :
" هرچی میخوای ضربه بزن ؛ بتراش و صیقل بده ! "
و درد کارهاش و لطمه هائی رو که ابزارش به من می زدن رو به جون خریدم .
و هر چی بیشتر می شدن ؛ بیشتر تاب می آوردم تا زیباتر بشم !
پس امروز نمی تونی دیگران رو سرزنش کنی که چرا روی تو پا میذارن و بی توجه عبور می کنن
آره عزیز دلم ! رنج و سختی ها هدایای خالق مهربون هستیه به من و تو .
و ... یادمون باشه قراره اون قدر خوشگل بشیم که خودمون هم نمی تونیم از الان باور و تصور کنیم .
پس بیا ازین به بعد به هر مسئله و مشکلی سلام کنیم و بگیم : خوش اومدی و از خودمون بپرسیم :
" این بار اون لطیف بزرگ چه موهبت و هدیه ای برامون فرستاده ؟ "



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ جمعه 28 دی 1392برچسب:داستانک,انشا,اموزشی,سنگ,مرمر,دین, توسط محمدکریمیان

افزایش سرعت اینترنتdial upتا512kbpsبدون هیچ نرم افزاری:

افزايش سرعت اينترنت تا 115 Kbps

 

اين ترفند مخصوص ويندوز XP مي باشد.

با انجام اين ترفند سرعت اينترنت شما تا حدود 115 كيلوبايت افزايش مي يابد .

ابتدا روي آيكن My Computer راست كليك كنيد (يا وارد My Computer شده و بر روي فضاي خالي راست كليك كنيد) سپس از منوي باز شده Properties را انتخاب كرده و در پنجره باز شده تب Hard ware را انتخاب كنيد و سپس بر روي دكمه Device manager كليك كنيد.

در پنجره جديد كه باز مي شود شاخه Modems را باز كرده و سپس درون اين شاخه بر روي نام مودم خود راست كليك كرده و گزينهProperties را انتخاب كنيد.

در پنجره جديد تب Advanced را انتخاب كنيد ,در اين تب درون كادر اول يعني Extra initialization commands عبارت at&fx را وارد كرده و Ok كنيد.
از اين پس هر بار كه به اينترنت متصل مي شويد سرعت كانكشن شما افزايش قابل توجهي مي يابد.
براي مشاهده مي توانيد پس از اتصال بر روی كامپيوتر كوچك پايين صفحه كليك كنيد و speed را ببينيد.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1392برچسب:ترفند,افزایش سرعت,سرعت,اینترنت,کافی نت,dial up,افزایش سرعت اینترنت,ویندوز,ایکس پی, توسط محمدکریمیان

ما ایمان داریم که خداوند مالک، حاکم و برنامه ریز و اداره کننده نظامی است که خودش خلق کرده است. همه چیز فقط از آن خداست و فقط توسط خداوند اداره می شود. خداوند بسیار زیبا اداره می کند. در این نظامی که خدا طراحی و اداره می کند، برنامه‌اي عقلاني براي سوق دادن و رساندن هر موجودی به کمالش دارد. خدا در قالب این برنامه هر چیز را در جایگاهی قرار داده که آن جایگاه، اَقومِ جایگاه‌ها و بهترین موقعیت برای آن شیء است. و اشیاء و اشخاص با قرار داده شدن در این جایگاه‌ها به بهترین وجه ممکن به سوی رشد و کمال حرکت داده می‌شوند. این جایگاه‌ها حقیقتاً در نظام عالم وجود دارند، تمام آیات قرآن نیز حاکی از این مطلب بوده و بلکه دعوت‌کننده به این مهم می‌باشند؛ لذا خداوند می‌فرماید: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ». از اين منظر كه بنگريم نظام الهي بر رحمت، فضل و عدل استوار است؛ يعني هر شيء در مناسب‌ترين شرايط مخصوص به خودش در نظام عالم قرار داده شده است. انسان مختار، باید جایگاهی را که خداوند در عالم برایش در نظر گرفته است بشناسد، سعی کند بر آن مستقر شود، و صادره‌هایش را نيز در جایگاه‌هایی که از او خواسته شده قرار دهد؛ یعنی افکار و امیال و صفات و اعمالش را آنطور که خدا خواسته انجام دهد تا آنها در جایگاه‌های خواسته شده قرار گیرند. پس خدا بنا ندارد که شر، بدی و یا آسیبی به کسی یا چیزی برسد حتی کوچکترین موجود! بلکه بنای خدا در این نظام بر خیر است؛ خداوند همه را از روی خیر و به خاطر خیر خلق کرده است. در آیات متعددی خداوند می فرماید که «يُريدُ اللّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِکُمُ الْعُسْر»؛ خداوند اراده دارد که انسانها و سایر مخلوقات را از مسیر یُسر؛ مسیری توأم با آرامش، امنیت و شادمانی و در یک کلام مسیری بهشت گونه به سمت خویش رجعت دهد و آنها را تعلیم و تربیت کرده به کمال برساند. این کلیت حاکم بر نظام خداوندی است، همه هستی غرق در رحمت خداوند هست؛ «وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ کُلَّ شَيْ‏ءٍ». اما وقتی در واقعیت های نظام خداوندی دقیق می شویم، بخصوص در دنیا شاهد آن هستیم که به زعم ما معضلات، تناقضاتی بروز می کند و شرهایی عارض برخی انسان ها می شود! عده ای بیمار به دنیا می آیند، عده ای سالم هستند اما در خلال زندگی دچار آسیب و یا حتی بیماری های لاعلاج می شوند، اما عده ای دیگر شاید رها از این نوع ماجراها باشند، این قضیه چطور قابل فهم و تبیین است؟

- هر بدی که عارض انسان می شود از شیطان است و خداوند انسان را از چنگال ابلیس نجات می دهد

بنای خدواندی بر رحمت، خیر و یُسر است. همین خداوند وقتی طبقات مختلف موجودات را خلق می کند، برای دسته جاتی از آنها به لحاظ ابعاد و مقدوراتی که دارند، اختیار قائل می شود، آنها مخیر هستند که نوع حرکتشان در مسیر بسوی خداوند را خود انتخاب کنند، از مسیر امنیت و یا از مسیر عذاب! به لحاظ رفتارهایی که این موجودات دارند در خلال این مسیر وظایف، تعاملات و رفتارهایشان در ارتباط با سایر موجودات تعریف می شود. یکی از این موجودات ابلیس(لع) است که به لحاظ سابقه درخشانی که داشت خداوند موقعیت های عالی، قدرت و توانهایی در حد ملائک مقرب به وی عطا کرد، دست و بال ابلیس در محدوده آسمانها و زمین بسیار باز بود. وقتی که ابلیس نافرمانی کرد و از درگاه الهی اخراج شد، از برخی موقعیتها، توانها و علومی که برایش باقی مانده بود علیه بنی آدم استفاده کرد. در آیات متعددی خداوند ابلیس و ابلیسیان را دشمن آشکار انسان معرفی می کند و انسان را به این موضوع توجه می دهد؛ «إِنَّ الشَّيْطانَ لَکُم عَدُوٌّ مُبينٌ». در برخی امور مثبتی که خداوند بر انسانها جریان می دهد، شیاطین به لحاظ موقعیتی که دارند دخل و تصرف می کنند و آنها را تا حدی تغییر می دهند که انسان را از خداوند نا امید کرده و به مذلت گمراهی و کفر بکشانند. اما خداوند مومنین را در این ماجرا ولایت می کند، حتی اگر شیاطین بتوانند خللی در زندگی انسان وارد کنند، خداوند آن فرد را در چنگال ابلیس رها نمی کند، بلکه این ماجرا را به بهترین شکل راستا می دهد، و اگر انسان ایمانش به خدا را حفظ کند، منظر و نوع نگاهش به ماجرا خدایی باشد، نعمات زیادی در دنیا و آخرت بر آن فرد جاری می کند. و این شاید مهمترین وظیفه هر انسان در خلال حوادث و بیماری ها و ... است.

- ما باید شیعه اهل بیت(ع) باشیم و به ایشان پناه ببریم

از طرف دیگر وقتی به سیره اهل بیت(ع) و شاگردان ایشان یعنی انبیاء و رسل(ع) می نگریم، حوادث گوناگون، سختی ها، اذیت و آزارهای بیشماری بر این بزرگواران وارد شد. شاید سختترین این ماجراها، عاشورا باشد. خب من و شمایی که شیعه هستیم، باید متوجه نوع بیان و رفتار اهل بیت(ع) در این نوع ماجرا باشیم، همان منظرها، ایمانیات و رفتارها را دنبال کنیم. در خلال آن سختی ها و آسیب ها فقط به خدا توجه کنیم، نه به وسوسه های ابلیس که محصولش غم و اندوه و ناسزاگویی و ... باشد. در ماجرای فراق یوسف(ع)، یعقوب(ع) 40 سال درد داشت و منتظر بود، منتظری که تمام توجهش به خدا بود، و خداوند تمام این 40 سال رفتار یعقوب(ع) را در دو واژه خلاصه می کند؛ «صبرٌ جمیل». چقدر زیباست که انسان در این طور صحنه ها خودش را گم نکند، صاحبش را گم نکند، همچون بچه ای که وقتی کسی او را اذیت می کند، به دامان پر مهر و محبت مادر پناه می برد، انسان نیز به خدا پناه ببرد، به اهل بیت(ع) پناه ببرد، اتصالش را بیشتر کند!

 

اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آذر 1392برچسب:, توسط محمدکریمیان

مقدّمه

روز 22 بهمن 57 نیز روز نجات ملت ایران از چنگال طاغوتیان زمان، روز آشکار شدن نعمت بزرگ الهی; یعنی، استقلال و آزادی بود.

این مسلم است که هر ملتی تا از وابستگی ها نجات پیدا نکند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمی تواند نبوغ و استعداد خود را آشکار سازد و در راه «الله » که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگری است، گام نهد.

یادآوری 22 بهمن

یادآوری یوم الله 22 بهمن; یعنی، یادآوری رشادت ها و فداکاری ها و شهادت طلبی های ملتی منسجم و خداجوی و پیرو ولایت و رهبری که با ایثار خون خود ثابت کرد که «خون بر شمشیر و حق بر باطل پیروز است.» یادآوری 22 بهمن; یعنی، یادآوری تجلی حکومت الله در روی زمین، روزی که برنده ترین سلاح معنوی; یعنی، ایمان، پیروزی آفرید.

روزی که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبل الله » رژیم ستمشاهی دوهزار و پانصد ساله طاغوتیان به زباله دانی تاریخ سپرده شد و ثابت کرد آوای «الله اکبر» از رگبار «مسلسل » قوی تر و نیرومندتر است.

22 بهمن به ما آموخت که در مبارزه با دشمنان اسلام، فقط باید بر خدا تکیه داشت گرچه دست از سلاح تهی باشد. و وابستگی به شرق و غرب هرچند به سلاح های مدرن مجهز باشند، در برابر نیروی هماهنگ مردمی که با سلاح ایمان مبارزه می کنند، بی اثر است.

تداوم 22 بهمن

تداوم پیروزی ها، حاصل تداوم رمزهای پیروزی است. زیرا هرگز خداوند متعال نعمتی را که به قومی عطا فرمود، از آن ها باز پس نمی گیرد، مگر آن ها خود از نگهداری آن دست بر دارند.

«... ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم...» ; 

«خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی دهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.»

«ان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم ...» ; 

«خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمی دهد، جز آن که آن ها خودشان را تغییر دهند.»

پیروزی شکوهمند 22 بهمن 57، حاصل عوامل بسیاری است که مهم ترین آن ها عبارتند از:

1- ایمان به خداوند متعال

2- رهبری روحانی متقی و فقیه آگاه; امام خمینی رحمه الله

3- اتحاد و همبستگی همه، اقشار ملت.

4- استقامت و پایداری در راه خدا، تحمل مشکلات و ... بر هیچ کس پوشیده نیست که جمع شدن این عوامل در ملتی موجب نزول تاییدات غیبی الهی گردیده و پیروزی آن ها بر دشمنان حتمی می شود.

خداوند متعال می فرماید:

«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون » ; 

«به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می شوند که! نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است.»

امام امت در وصیت نامه سیاسی الهی خود چنین نوشتند: «این انقلاب بزرگ که دست جهان خواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید ... بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه  » می باشد.

مقام معظم رهبری، حضرت آیة الله العظمی خامنه ای، دامت برکاته در این باره چنین فرمودند: «اولا، روز 22 بهمن سال 1357 یک روز بریده از قبل نبود، آنچه در آن روز اتفاق افتاد محصولی بود از تلاش همه جانبه ای که در طول سال های متمادی قبل از آن انجام گرفته بود و این تلاش از سوی همه قشرهای این کشور بود.

ثانیا، آن چیزی که قشرهای کشور ما را به هم مربوط می کرد برای این مبارزه، ایمان اسلامی بود و لذا مبارزه در طول سال های پیش از 22 بهمن 57 در مسجدها و حسینیه ها و مجالس سخنرانی و در حوزه علمیه قم و بعضی دیگر از حوزه ها جلوه مخصوصی داشت، این ها در حقیقت کانون های اصلی مبارزه بود.

ثالثا، این مبارزه حول یک محور رهبری مشخص و قاطعی جریان داشت که در طول دوران تاریخ ما از بعد از اسلام تا این روزگار، ملت ما چنین رهبری به خود ندیده بود.

رابعا، مردم بر اثر آن ایمان و آن رهبری بر اثر آنچه شنیده بودند و معتقد شده بودند در صحنه مبارزه از همه امکاناتشان برای پیروزی بر دشمن استفاده کردند ... کسانی که در مبارزه بودند، حاضر بودند برای خود سختی و ناراحتی را قبول کنند و نیروی خود را صرف مبارزه کنند» .

تا زمانی که ملت ایران همچون 22 بهمن 57، از خودخواهی ها و خودمحوری ها فاصله گرفته، دست در دست هم با همدلی و اتحاد در سایه ایمان و توکل به خداوند متعال به رهبری مقام معظم رهبری که برترین و بهترین شاگرد بنیانگذار جمهوری اسلامی و مجری فرامین الهی امام امت می باشد، در راه به ثمر رساندن مقصد الهی انقلاب قدم بردارند و در این راه استقامت نموده، در مقابل دشمنان اسلام و ایران تا پای جان بایستند، و فریب نیرنگ های رنگارنگ آن ها را نخورده، مجذوب فرهنگ مبتذل آن ها نگردند، نعمت پیروزی انقلاب اسلامی پابرجا و مستدام خواهد بود و تمام توطئه ها و نقشه های شوم آن ها بر ضد جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران، نقش برآب می شود و حاصلی جز رنج و زبونی خودشان در پی نخواهد داشت و هر روز عزت و سرفرازی و بالندگی ایران اسلامی بیشتر آشکار خواهد شد.

اتحاد و همبستگی

همان گونه که بیان شد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران عوامل زیادی داشت، سخن گفتن پیرامون همه آن ها مجالی دیگر می طلبد. ما در این جا فقط به یکی از مهمترین آن ها اشاره می کنیم. و آن اتحاد و همبستگی همه اقشار ملت برای انجام مقصد الهی و مقدس انقلاب; یعنی، از بین بردن طاغوت و تشکیل حکومت اسلامی برای تحقق حق و عدالت در جامعه بود.

هیچ کس تردید ندارد که اتحاد و همدلی معجزه می آفریند و بزرگترین موانع راه ترقی و پیشرفت را از سر راه بر می دارد. و قوی ترین دشمنان را نابود می سازد.

مورچگان را چو بود اتحاد

شیر ژیان را بدرانند پوست

خداوند متعال می فرماید:

«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» ; 

«به ریسمان الهی چنگ بزنید و هرگز از یکدیگر جدا نشوید و تفرقه نداشته باشید.»

«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم » ;

«اختلاف و کشمکش نکنید که سست می شوید و دولتتان از بین می رود.»

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«و الزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعة و ایاکم و الفرقة! فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب ...; 

همگام با توده عظیم مردم (که پیرو سلطان عادل) هستند، باشید، زیرا دست (عنایت و کمک) خداوند با جماعت است و از جدائی و مخالفت بر حذر باشید. زیرا جدا شدن از جماعت (حق) طعمه شیطان شدن است چنانکه گوسفندی که از گله جدا شود، خوراک گرگ خواهد شد.»

و این اتحاد وقتی ثمربخش است که با همدلی همراه باشد.

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:

«انه لا غناء فی کثرة عددکم مع قلة اجتماع قلوبکم ...; 

در زیادی تعداد شما بی نیازی نیست [و این زیادی تعداد ثمربخش نخواهد بود] در صورتی که اجتماع دل های شما اندک باشد.» بدین جهت امام امت قدس سره و رهبر معظم انقلاب همواره مردم را به وحدت کلمه دعوت کرده اند و آن ها را از تفرقه و جدایی برحذر داشتند.

اما سنت و روش فرعون ها و طاغوت ها در طول تاریخ این است که مردم را به دسته های مختلف تقسیم می کنند و بین آن ها اختلاف می اندازند و آن ها را به استضعاف می کشانند تا قدرت قیام و ایستادن در مقابل آن ها را نداشته باشند و آن ها بتوانند سلطه ظالمانه خود را بر مردم حفظ کنند.

خداوند متعال می فرماید:

«ان فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا یستضعف طائفة منهم ...» ; 

«فرعون در زمین برتری جویی کرد و اهل آن را به گروه های مختلفی تقسیم نمود، گروهی را به ضعف و ناتوانی می کشاند ... .»

فرعون برای استحکام بخشیدن به سلطه اش چند اقدام کرد، که مهم ترین آن، این بود که مردم مصر را دو دسته کرد: به دسته اول; یعنی، قبطیان که بومیان و درباریان فرعون بودند، تمام وسایل رفاهی و کاخ ها و ثروت ها را می داد.

ولی دسته دوم که «سبطیان » یعنی، مهاجران بنی اسرائیل بودند و آن ها را به صورت بردگان و کنیزان خود درآورده بودند، فقر و محرومیت سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و سخت ترین کارها بر دوش این ها بود.

باید توجه داشت که این سنت وحشتناک، مخصوص فرعون در زمان حضرت موسی علیه السلام نبود، بلکه همه طاغوتیان از این روش و تز «تفرقه بینداز و حکومت کن » سالیان درازی بر توده های مردم حکومت کرده اند.

از امام زین العابدین علیه السلام چنین نقل شده است که فرمود:

«و الذی بعث محمدا بالحق بشیرا و نذیرا، ان الابرار منا اهل البیت و شیعتهم بمنزلة موسی و شیعته، و ان عدونا و اشیاعهم بمنزلة فرعون و اشیاعه; 

سوگند به آن کسی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به حق بشیر و نذیر مبعوث گردانید، ابرار و خوبان از ما اهل بیت و شیعیانشان به منزله موسی و شیعه او می باشند و دشمنان ما و پیروان آن ها به منزله فرعون و پیروان او می باشند.» پس باید بیدار بود تا دوباره دشمنان سیلی خورده اسلام با استفاده از این روش بین مردم ایران اختلاف ایجاد نکنند و راه نفوذ و سلطه آن ها باز نشود.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 بهمن 1392برچسب:انقلاب اسلامی ایران,امام خمینی,1357,ایران اسلامی,رهبری, توسط محمدکریمیان

پرسش :

 آيا نماز جماعت اول وقت مهم تر است يا ادامه ي عزاداري امام حسين(عليه السلام)؟

 

پاسخ :

 پاسخ از حضرت آيت الله العظمي حسين مظاهري(دامت بركاته):

اقامه نماز اول وقت، بالاخص نماز جماعت، از هر عملي حتي عزاداري، مهم تر و افضل تر است و نبايد از آن تخلف شود.

منبع: خون موعود، علي(مهرداد) آقا شريفيان و عبدالرسول احمديان



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 19 دی 1392برچسب:نماز,امام حسین,عجیب,عزاداری, توسط محمدکریمیان

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

تمامی حقوق مطالب برای ۞پایگاه فرهنگی شیعه۞ محفوظ می باشد