۞پایگاه فرهنگی شیعه۞
 
امروز اولویت اصلی کشور،مقابله با جنگ نرم است.امام خامنه ای

ما ایمان داریم که خداوند مالک، حاکم و برنامه ریز و اداره کننده نظامی است که خودش خلق کرده است. همه چیز فقط از آن خداست و فقط توسط خداوند اداره می شود. خداوند بسیار زیبا اداره می کند. در این نظامی که خدا طراحی و اداره می کند، برنامه‌اي عقلاني براي سوق دادن و رساندن هر موجودی به کمالش دارد. خدا در قالب این برنامه هر چیز را در جایگاهی قرار داده که آن جایگاه، اَقومِ جایگاه‌ها و بهترین موقعیت برای آن شیء است. و اشیاء و اشخاص با قرار داده شدن در این جایگاه‌ها به بهترین وجه ممکن به سوی رشد و کمال حرکت داده می‌شوند. این جایگاه‌ها حقیقتاً در نظام عالم وجود دارند، تمام آیات قرآن نیز حاکی از این مطلب بوده و بلکه دعوت‌کننده به این مهم می‌باشند؛ لذا خداوند می‌فرماید: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ». از اين منظر كه بنگريم نظام الهي بر رحمت، فضل و عدل استوار است؛ يعني هر شيء در مناسب‌ترين شرايط مخصوص به خودش در نظام عالم قرار داده شده است. انسان مختار، باید جایگاهی را که خداوند در عالم برایش در نظر گرفته است بشناسد، سعی کند بر آن مستقر شود، و صادره‌هایش را نيز در جایگاه‌هایی که از او خواسته شده قرار دهد؛ یعنی افکار و امیال و صفات و اعمالش را آنطور که خدا خواسته انجام دهد تا آنها در جایگاه‌های خواسته شده قرار گیرند. پس خدا بنا ندارد که شر، بدی و یا آسیبی به کسی یا چیزی برسد حتی کوچکترین موجود! بلکه بنای خدا در این نظام بر خیر است؛ خداوند همه را از روی خیر و به خاطر خیر خلق کرده است. در آیات متعددی خداوند می فرماید که «يُريدُ اللّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِکُمُ الْعُسْر»؛ خداوند اراده دارد که انسانها و سایر مخلوقات را از مسیر یُسر؛ مسیری توأم با آرامش، امنیت و شادمانی و در یک کلام مسیری بهشت گونه به سمت خویش رجعت دهد و آنها را تعلیم و تربیت کرده به کمال برساند. این کلیت حاکم بر نظام خداوندی است، همه هستی غرق در رحمت خداوند هست؛ «وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ کُلَّ شَيْ‏ءٍ». اما وقتی در واقعیت های نظام خداوندی دقیق می شویم، بخصوص در دنیا شاهد آن هستیم که به زعم ما معضلات، تناقضاتی بروز می کند و شرهایی عارض برخی انسان ها می شود! عده ای بیمار به دنیا می آیند، عده ای سالم هستند اما در خلال زندگی دچار آسیب و یا حتی بیماری های لاعلاج می شوند، اما عده ای دیگر شاید رها از این نوع ماجراها باشند، این قضیه چطور قابل فهم و تبیین است؟

- هر بدی که عارض انسان می شود از شیطان است و خداوند انسان را از چنگال ابلیس نجات می دهد

بنای خدواندی بر رحمت، خیر و یُسر است. همین خداوند وقتی طبقات مختلف موجودات را خلق می کند، برای دسته جاتی از آنها به لحاظ ابعاد و مقدوراتی که دارند، اختیار قائل می شود، آنها مخیر هستند که نوع حرکتشان در مسیر بسوی خداوند را خود انتخاب کنند، از مسیر امنیت و یا از مسیر عذاب! به لحاظ رفتارهایی که این موجودات دارند در خلال این مسیر وظایف، تعاملات و رفتارهایشان در ارتباط با سایر موجودات تعریف می شود. یکی از این موجودات ابلیس(لع) است که به لحاظ سابقه درخشانی که داشت خداوند موقعیت های عالی، قدرت و توانهایی در حد ملائک مقرب به وی عطا کرد، دست و بال ابلیس در محدوده آسمانها و زمین بسیار باز بود. وقتی که ابلیس نافرمانی کرد و از درگاه الهی اخراج شد، از برخی موقعیتها، توانها و علومی که برایش باقی مانده بود علیه بنی آدم استفاده کرد. در آیات متعددی خداوند ابلیس و ابلیسیان را دشمن آشکار انسان معرفی می کند و انسان را به این موضوع توجه می دهد؛ «إِنَّ الشَّيْطانَ لَکُم عَدُوٌّ مُبينٌ». در برخی امور مثبتی که خداوند بر انسانها جریان می دهد، شیاطین به لحاظ موقعیتی که دارند دخل و تصرف می کنند و آنها را تا حدی تغییر می دهند که انسان را از خداوند نا امید کرده و به مذلت گمراهی و کفر بکشانند. اما خداوند مومنین را در این ماجرا ولایت می کند، حتی اگر شیاطین بتوانند خللی در زندگی انسان وارد کنند، خداوند آن فرد را در چنگال ابلیس رها نمی کند، بلکه این ماجرا را به بهترین شکل راستا می دهد، و اگر انسان ایمانش به خدا را حفظ کند، منظر و نوع نگاهش به ماجرا خدایی باشد، نعمات زیادی در دنیا و آخرت بر آن فرد جاری می کند. و این شاید مهمترین وظیفه هر انسان در خلال حوادث و بیماری ها و ... است.

- ما باید شیعه اهل بیت(ع) باشیم و به ایشان پناه ببریم

از طرف دیگر وقتی به سیره اهل بیت(ع) و شاگردان ایشان یعنی انبیاء و رسل(ع) می نگریم، حوادث گوناگون، سختی ها، اذیت و آزارهای بیشماری بر این بزرگواران وارد شد. شاید سختترین این ماجراها، عاشورا باشد. خب من و شمایی که شیعه هستیم، باید متوجه نوع بیان و رفتار اهل بیت(ع) در این نوع ماجرا باشیم، همان منظرها، ایمانیات و رفتارها را دنبال کنیم. در خلال آن سختی ها و آسیب ها فقط به خدا توجه کنیم، نه به وسوسه های ابلیس که محصولش غم و اندوه و ناسزاگویی و ... باشد. در ماجرای فراق یوسف(ع)، یعقوب(ع) 40 سال درد داشت و منتظر بود، منتظری که تمام توجهش به خدا بود، و خداوند تمام این 40 سال رفتار یعقوب(ع) را در دو واژه خلاصه می کند؛ «صبرٌ جمیل». چقدر زیباست که انسان در این طور صحنه ها خودش را گم نکند، صاحبش را گم نکند، همچون بچه ای که وقتی کسی او را اذیت می کند، به دامان پر مهر و محبت مادر پناه می برد، انسان نیز به خدا پناه ببرد، به اهل بیت(ع) پناه ببرد، اتصالش را بیشتر کند!

 

اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آذر 1392برچسب:, توسط محمدکریمیان

صدوق با سند خود از ابوسلیمان یاور امام هادی علیه‏السلام نقل می‏کند که گفت:
یکی از موالیان امام هادی علیه‏السلام از او پرسید، و من آنجا حاضر بودم که: آیا چیزی که از جلو نمازگزار عبور می‏کند نماز او را قطع می‏کند؟ امام علیه‏السلام فرمود: نماز، اینگونه از دست صاحبش نمی‏رود، بلکه برابر توجه قلبی او می‏رود [، اگر توجه قلبی او به خدا باشد، به سوی خدا می‏رود، و اگر غیر خدا باشد، به سوی آن غیر می‏رود، خواه چیزی روبرویش باشد یا نباشد].

قال الصدوق:
حدثنی أبی رحمه الله قال: حدثنا أحمد بن ادریس، عن محمد بن أحمد، عن علی بن ابراهیم الجعفری، عن أبی‏سلیمان مولی أبی‏الحسن العسکری علیه‏السلام قال: سأله بعض موالیه و أنا حاضر عن الصلاة یقطعها شی‏ء یمر بین یدی المصلی؟ فقال: لا، لیست الصلاة تذهب هکذا بحیال صاحبها، انما تذهب مساویة لوجه صاحبها [1] .

پی نوشت ها:
[1] علل الشرائع: 349، بحارالأنوار 83: 297 ح 4، الامام الهادی علیه‏السلام من المهد الی اللحد: 462 ح 331.
قال المجلسی: توجیه وجیه مساویة لوجه صاحبها أی الی السماء من جهة رأسها و یحتمل أن یکون المراد: أنها تذهب الی الجهة التی توجه قلبه الیها فان کان قلبه متوجها الی الله تعالی، و عمله خالصا له سبحانه، فانه یعود الیه و یقبل عنده سواء کان فی مقابله شی‏ء أو لم یکن، و ان کان وجه قلبه متوجها الی غیره تعالی و عمله مشوبا بالأغراض الفاسدة و الأعراض الکاسدة، فعمله ینصرف الی ذلک الغیر سواء کان ذلک الغیر فی مقابل وجهه أو لم یکن.

منبع: فرهنگ جامع سخنان امام هادی؛ تهیه و تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم؛ مترجم علی مؤیدی؛ نشر معروف چاپ اول دی 1384.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 21 آذر 1392برچسب:نماز,امام هادی,دانشنامه, توسط محمدکریمیان

تاریخچه جنگ نرم در قرآن مجید

 

از دیر باز این شیوه ی جنگی مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوی انسان ها در جنگ به عنوان یک ساز و کار مناسب ، مؤثر و به مراتب کم هزینه مورد توجه بوده است . تنها تفاوتی که می توان در میان جنگ های نرم در طی دوران گذشته تا عصر حاضر یافت تفاوت در ابزارها و روش های ان است و اصولا بهره گیری از هر نوع ابزاری در جنگ نرم بر این پایه و محور قرار می گیرد که بر اندیشه و احساسات مخاطب تأثیر گذاشته و او را مرعوب خود سازد و بی آن که واکنشی از خود نشان دهد تسلیم دشمن شده و در مسیر خواسته های او گام بردارد .

 

از دیدگاه قرآن جنگ نرم از لحظه ی سرکشی و بیرون راندن شیطان از درگاه خداوند آغاز گردیده و « الی یوم الوقت المعلوم » ادامه خواهد  داشت . پیشینه ی جنگ نرم به آغاز تقابل حضرت آدم ( ع ) و حضرت حوا ( س ) با شیطان بر می گردد . شیطان در گمراه نمودن انسان از همه ی امکانات و راهکارهای خود نظیر سیاست در کمین ، سیاست گام به گام ، سیاست پیگیری مداوم و سیاست هجوم جمعی و همه جانبه و افراد جنی و انسی خود استفاده می کند . « من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدورالناس من الجنه والناس »

 

 

[1]

 

آن چه در این میان جلب توجه می نماید پیچیده تر شدن جنگ نرم در گذر زمان است . در زمان پیامبر ( ص ) شیطان از همه تجربیات و ابزارهای خود برای مقابله با پیامبر ( ص ) و اصحابش استفاده می نماید .

 

 

 خداوند در قرآن مجید وجود جنگ نرم و تلاش خزنده و آرام دشمن را برای راه اندازی آن را به مؤمنان هشدار می دهد و فرماندهان و سردمداران جنگ نرم را معرفی می نماید و سرانجام راههای مبارزه با آن و همچنین چگونگی در امان ماندن از نتایج شوم جنگ نرم را به ما نشان می دهد . از دیدگاه قرآن شیطان منشاء تمام دشمنی ها و دسته بندی ها ، جناح سازی ها و مدیریت پنهان جریان باطل در برابر انبیاء و اولیاء الهی بوده است و هدف او راهبری و پیشبرد بشریت به سوی ظلم و فساد و جلوگیری از تحقق رخداد ظهور مهدی ( عج ) بوده است .

 

کفار همیشه تمام راه های ممکن را علیه مؤمنان استفاده کرده اند . بنابراین قرآن در آیات جهاد و دفاع موضعگیری سختی علیه دشمنان دارد . مشرکان و منافقان در جنگ نرم هر چند از ابزار غیر خشونت آمیز استفاده می کنند اما همان اهداف سلطه گری خود را دارند .



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 آذر 1392برچسب:تاریخ,تاریخچه,جنگ نرم, توسط محمدکریمیان

جنگ نرم از نظر قرآن کریم

يكي از شيوه هاي جنگي، جنگ نرم است كه جنگ رواني شاخه اي از آن به شمار مي آيد. در جنگ نرم، به جاي ابزارهاي جنگي متعارف چون توپ و تانك، از ابزارهاي فرهنگي تاثيرگذار بر فكر وانديشه و عواطف و احساسات انساني بهره گرفته مي شود.

با نگاهي به جريان شناسي جنگ نرم مي توان گفت كه اين شيوه جنگي، از ديرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوي انسان ها در جنگ ها به عنوان يك ساز و كار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتي كه مي توان در ميان جنگ هاي نرم در دوران گذشته و عصر معاصر يافت، تفاوت در ابزارها و روشهاي آن است و اصولا بهره گيري از هر نوع ابزاري در جنگ نرم بر اين پايه و محور قرار مي گيرد كه بر انديشه و احساسات مخاطب تاثيرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بي آن كه واكنشي از خود نشان دهد، تسليم دشمن شده و يا در مسير خواسته هاي او گام بردارد.

براساس اين فرضيه مي توان به سراغ آموزه هاي قرآني رفت و تحليل قرآن را از جنگ نرم و مسايل و مباحث مربوط به آن را استخراج كرد. نويسنده در اين مطلب با توجه به چنين پيش فرضي به سراغ آيات قرآني رفته تا نگرش قرآن را در اين موضوع ارائه دهد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

جنگ نرم و حدود و مرزهاي آن

دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهاي فرهنگي و ارتباطاتي پيشرفته و با شايعه و دروغ پراكني و استفاده از برخي بهانه ها، ميان آحادمردم ترديد، بدبيني، و اختلاف ايجاد كند. (رهبر معظم انقلاب)

آموزه هاي قرآني به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسي و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آيات بسياري به اين مسئله از دو زاويه ديد مختلف نگريسته است. به اين معنا كه اگر دشمن برخي از سازوكارهاي جنگ رواني را در جنگ نرم به كار مي گيرد، جامعه اسلامي نيز در دفاع و مقابله با دشمن مي بايست از همه امكانات بهره گيرد و در جنگ نرم، به حكم مقابله به مثل «فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقين» عمل نمايد. (بقره، آيه 194)

البته در اين آيه و آيات ديگر بر اين مهم توجه و تاكيد شده است كه مومنان به حكم تقواي الهي، از هرگونه رفتارهاي ضد اخلاقي و عقلاني كه هنجارها و ارزش هاي اساسي بشريت را تضعيف مي كند و يا از ميان برمي دارد بايد پرهيز كنند. بنابراين خطوط قرمزها و محدوديت هايي را براي اين مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معين كرده است كه مومنان نمي توانند از آن مرزها گذر كنند و همانند دشمنان خدا و دين، عمل نمايند؛ به عنوان نمونه قتل و غارت بي گناهان و زنان و كودكان در فرهنگ ضدبشري دشمنان اسلام صورت مي گيرد ولي مومنان مجاز نيستند اين گونه رفتار كنند. در جنگ نرم نيز دشمنان به شيوه هاي زشت و ناپاكي رو مي آورند كه حريم هاي انساني و نيز قداست و كرامت بشري را مي شكند و به تهمت و افتراهاي ناموسي و همانند آن رو مي آورند، در حالي كه مومنان براساس آموزه هاي اسلامي و محوريت تقواي عقلاني و عقلايي و شرعي نمي تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گيرند.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 آذر 1392برچسب:جوان,نظر,جنگ,نرم, توسط محمدکریمیان

هدف از جنگ نرم

ترديد در شيوه زندگي و نظام سياسي، ايجاد بدبيني نسبت به مسئولان، ايجاد اختلاف و تفرقه براي تسلط بر جامعه و منابع آن از جمله اهداف جنگ نرم مي باشد. در اين روش دشمن به سادگي و آساني بي آن كه حتي هزينه هاي سنگين نظامي و جاني و مالي را تحمل كند، با بهره گيري از احساسات و عواطف جامعه مي كوشد تا مقاصد شوم خود را تحقق بخشد.

قرآن و ضرورت آمادگي دائمي براي جنگ نرم و سخت

حفاظت از منافع مادي و معنوي فرد و اجتماع در آموزه هاي دستوري قرآن مورد توجه بوده و بر آن تاكيد شده است. از آن ميان مي توان به آموزه هاي دستوري قرآن به جنگ هاي رواني و ترساندن دشمن از هرگونه تحركات مخرب و ايجاد تنش در جامعه اشاره كرد. بسياري از آيات قرآن كه به شكل انذار وارد شده است نوعي جنگ رواني را مدنظر دارد.

چنان كه گفته شد در آيه 06 سوره انفال، قرآن به مسئله جنگ رواني اشاره داشته و مي فرمايد: ترهبون به عدوالله و عدوكم؛ تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانيد.

جهت مشاهده متن کامل بر روی ادامه مطلب کلیک کنید.



برچسب‌ها:
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 آذر 1392برچسب:هدف,جنگ,نرم,ابزار,سیاست, توسط محمدکریمیان

تمامی حقوق مطالب برای ۞پایگاه فرهنگی شیعه۞ محفوظ می باشد