۞پایگاه فرهنگی شیعه۞
 
امروز اولویت اصلی کشور،مقابله با جنگ نرم است.امام خامنه ای

امام عصر

امام عصر عليه السلام به خواست خداوند متعال ولي نعمت همه‌ي مخلوقات هستند و بيشترين حق را بر همه دارند ايشان فراگيرترين ،‌ پايه‌اي ترين ، فراوان‌ترين و باكيفيت‌ترين وعظيم‌ترين نعمتي هستند كه خداوند نصيب ما فرموده است . لذا بايد طبيعتاً ذكري كه از ايشان به ميان مي آيد نيز فراوان‌تر ، شديد و غليظ‌تر و با انواع بيشتري تحقق يابد وگرنه ايشان غريب مي‌مانند .

اگر نفس مي‌كشيم ، اگر درد نداريم ، اگر خير و بركت در زندگيمان مي‌بينيم و احساس آسايش مي‌كنيم بايد حواسمان باشد كه اين نعمتها از كدام وجود نشأت گرفته و از كجا اين آبشار نعمت به سوي ما سرازير گشته است .

 آيا تا به حال شده به خاطر نعمت‌هايي كه داريم و سختي‌ها و بلاهايي كه نداريم بگوييم يا صاحب الزمان از شما ممنونيم ؟

 آيا در مقابل بيمار نبودن و فرزند سالم داشتن و در شرايط مطلوب به سر بردن شكر ولي نعمتان را به جاي آورده‌ايم ؟

 به راستي اگر در مقابل اين همه نعمت از يادآوري و ذكر اماممان سر باز زنيم آيا به غربت او راضي نشده‌ايم و در برابر او مسؤول نيستيم ؟

 امام زمان عليه السلام به اين معنا از غربت نيز در محاق غريبي به سر مي برند . اگر پدري كه با فرزندانش ارتباط قوي دارد و خانواده‌اش به او علاقه‌مند هستند ، به سفري طولاني برود ، به راستي چه حالتي براي آن خانواده متصور خواهد بود ؟ به هر مناسبتي در خانه از او يادي به ميان مي‌آيد ، اهل خانه به دنبال بهانه مي گردند تا خاطرات او را يادآوري كنند و جاي او را خالي نمايند . هنگامي كه تماس مي گيرد همه براي سخن گفتن با او مشتاقند و اگر چند وقتي خبري از او نشود به هر وسيله‌اي شده براي خبرگرفتن از او و درباره‌ي او تلاش ميكنند عكس او ، وسايل او و حتي جاهايي كه در خانه يا بيرون آن حضور داشته دائماً مورد توجه خانواده‌ي اوست حالا اگر اينها بدانند كه اين سفر نه يك سفر معمولي كه نوعي زنداني شدن است ، قطعاً سختي‌ها و ناملايماتي كه به دوش خواهند كشيد فراوان‌تر است . طبعاً بيشتر براي پدرشان غصه مي‌خورند و به همه براي خلاصي او التماس دعا مي گويند و هنگامي كه با خداوند ارتباط برقرار مي كنند نخستين و مهمترين خواسته‌شان آزادي پدر است . و چه بسا حاضرند از بسياري از نيازهاي ديگرشان چشم بپوشند تا پدرشان آزاد شود و شايد هم همه‌ي خواسته‌هاي ديگرشان يادشان برود و كانون توجهشان به خلاصي پدر معطوف شود . اين همه به خاطر علاقه و پيوندي است كه ميان آن خانواده و پدرشان برقرار است ، و اين محبت باعث مي شود گرفتاري او را تاب نياورند ، و در يك كلام فكر و ذكرشان پدرشان شود .

 حال مگر ما ندانسته‌ايم كه امام زمان عليه السلام پدر شفيق و مونس رفيق و برادر همزاد و مادر مهرورز است ؟ و مگر نمي‌دانيم اين پدر ما زنداني غيبت است و درد گمراهي و نافرماني انسان‌ها شكنجه‌اش مي‌دهد ؟

 به خود باز گرديم و ببينيم كه آيا همين حالاتي را كه طبيعتاً فرزندان يك خانواده نسبت به پدر سفر كرده‌ي خود دارند ، ما نيز دربراه ي امام زمانمان داريم ؟

 مسلماً ساده انگاري است اگر ياد كرد مختصري را كه نيمه‌ي شعبان هر سال از آن حضرت در سطح جامعه صورت مي گيرد ، از ميان برنده‌ي غربت ايشان بدانيم . شأن ، منزلت ، بلندايي ، عظمت و لطف و عطوفت امام عصر عليه السلام به ما آن قدر است كه اگر هر ثانيه يادآور ايشان باشيم باز هم به غربت آن عزيز پايان نداده‌ايم . چرا كه يادآوري‌هاي مختصر از آن حضرت مسلماً كيفيت ، و زمينه‌هاي چند گونه را آن گونه كه مناسب شأن ايشان است دارا نيست . پس لااقل بياييم مايي كه داعيه‌دار محبت آن عزيز هستيم قدري از غفلت و بي‌توجهي نسبت به او به در آييم تا همان وضعيتي را كه فرزندان دور افتاده از پدري نسبت به او دارند در ما هم ايجاد شود .

 

 چه كنيم ؟

خاتمه‌ي كلام را سخناني زيبا از مرحوم صاحب مكيال المكارم در زمينه‌ي غربت امام عصرعليه السلام قرار مي ‌دهيم به اين آرزو كه خدا كند روز ظهور شرمنده از نامردي نسبت به اماممان نباشيم .

 و اگر از اهل غفلت و اعراض از آن سرور باشي . جاي تاسف است. خداي عزوجل فرمود:« و هر كس از ياد من دوري كند همانا براي او زندگي تنگي خواهد بود و روز قيامت او را نابينا محشور خواهيم ساخت ..» كدام سختي و تنگي از تاريكي غفلت و ناداني بدتر است و كدام حسرت از كوري روز قيامت بزرگتر ؟ و كدامين بيم و وحشت از آن پشيماني زشت‌تر و كوبنده‌تر است ؟ چه مصيبت بزرگ و دردناكي ! پس شتاب كن ،‌ بشتاب براي خلاصي خودت و آزادي گردنت . و اين حاصل نمي‌گردد مگر با ياد مولايت ،‌تا در دنيا و آخرت دستت را بگيرد.( مكيال المكارم ،ج2 ، ص 309).



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ جمعه 29 دی 1392برچسب:امام زمان,معرفت,ظهور,بیعت,یاران,حضرت, توسط محمدکریمیان

داستان کوتاه مجسمه و سنگ مرمر

توی یه موزه معروف سنگ های مرمر کف پوش شده بود , مجسمه بسیار زیبای مرمرینی به نمایش گذاشته شده بودند که مردم از راه های دور و نزدیک واسه دیدنش به اونجا می اومدن .
و کسی نبود که اونو ببینه و لب به تحسین باز نکنه !
یه شب سنگ مرمری که کف پوش اون سالن بود ؛ با مجسمه شروع به حرف زدن کرد و گفت :
" این ؛ منصفانه نیست !
چرا همه پا روی من می ذارن تا تو رو تحسین کنن ؟!
مگه یادت نیست ؟!
ما هر دومون توی یه معدن بودیم , مگه نه ؟
این عادلانه نیست !
من خیلی شاکیم ! "
مجسمه لبخندی زد و آروم گفت:
" یادته روزی که مجسمه ساز خواست روت کار کنه , چقدر سرسختی و مقاومت کردی ؟ "
سنگ پاسخ داد :
" آره ؛ آخه ابزارش به من آسیب میرسوند . "
آخه گمون کردم می خواد آزارم بده.
آخه تحمل اون همه درد و رنج رو نداشتم . "
و مجسمه با همون آرامش و لبخند ملیح ادامه داد که:
" ولی من فکر کردم که به طور حتم می خواد ازم چیز بی نظیری بسازه .
به طور حتم بناست به یه شاهکار تبدیل بشم .
به طور حتم در پی این رنج ؛ گنجی هست .
پس بهش گفتم :
" هرچی میخوای ضربه بزن ؛ بتراش و صیقل بده ! "
و درد کارهاش و لطمه هائی رو که ابزارش به من می زدن رو به جون خریدم .
و هر چی بیشتر می شدن ؛ بیشتر تاب می آوردم تا زیباتر بشم !
پس امروز نمی تونی دیگران رو سرزنش کنی که چرا روی تو پا میذارن و بی توجه عبور می کنن
آره عزیز دلم ! رنج و سختی ها هدایای خالق مهربون هستیه به من و تو .
و ... یادمون باشه قراره اون قدر خوشگل بشیم که خودمون هم نمی تونیم از الان باور و تصور کنیم .
پس بیا ازین به بعد به هر مسئله و مشکلی سلام کنیم و بگیم : خوش اومدی و از خودمون بپرسیم :
" این بار اون لطیف بزرگ چه موهبت و هدیه ای برامون فرستاده ؟ "



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ جمعه 28 دی 1392برچسب:داستانک,انشا,اموزشی,سنگ,مرمر,دین, توسط محمدکریمیان

افزایش سرعت اینترنتdial upتا512kbpsبدون هیچ نرم افزاری:

افزايش سرعت اينترنت تا 115 Kbps

 

اين ترفند مخصوص ويندوز XP مي باشد.

با انجام اين ترفند سرعت اينترنت شما تا حدود 115 كيلوبايت افزايش مي يابد .

ابتدا روي آيكن My Computer راست كليك كنيد (يا وارد My Computer شده و بر روي فضاي خالي راست كليك كنيد) سپس از منوي باز شده Properties را انتخاب كرده و در پنجره باز شده تب Hard ware را انتخاب كنيد و سپس بر روي دكمه Device manager كليك كنيد.

در پنجره جديد كه باز مي شود شاخه Modems را باز كرده و سپس درون اين شاخه بر روي نام مودم خود راست كليك كرده و گزينهProperties را انتخاب كنيد.

در پنجره جديد تب Advanced را انتخاب كنيد ,در اين تب درون كادر اول يعني Extra initialization commands عبارت at&fx را وارد كرده و Ok كنيد.
از اين پس هر بار كه به اينترنت متصل مي شويد سرعت كانكشن شما افزايش قابل توجهي مي يابد.
براي مشاهده مي توانيد پس از اتصال بر روی كامپيوتر كوچك پايين صفحه كليك كنيد و speed را ببينيد.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ جمعه 26 دی 1392برچسب:ترفند,افزایش سرعت,سرعت,اینترنت,کافی نت,dial up,افزایش سرعت اینترنت,ویندوز,ایکس پی, توسط محمدکریمیان

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ لِلَّهِ ربّ الْعالَمِینَ *الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ *

توکل به خدا می‌کنیم و چند کلامی را درباره معرفت امام زمان(عج) خدمت دوستان مطرح می‌کنیم. در احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) معرفت امام زمان بزرگ شمرده شده است. ما به معرفت امام زمان بسیار دعوت شده ایم. در حدیثی نقل شده است که من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتتا جاهلیا1 کسی که بمیرد و به امام زمان خودش معرفت نداشته باشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. خب این واژة "معرفت" که در این حدیث مطرح گردیده، چه معنایی دارد، در این حدیث معرفت به چه معنا است که اگر آن را داشته باشیم، رستگاریم و اگر آن را نداشته باشیم و فوت کنیم، به مرگ جاهلی از دنیا رفته ایم. در حدیث دیگری در باره حضرت زهرا(س) اینطور داریم: من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر2 کسی که نسبت به حضرت فاطمه(س) معرفت داشته باشد، آنطور که حق معرفت او است، چنین فردی شب قدر را درک کرده است.

یعنی به نظر می‌رسد که در این حدیث معنای واژة "معرفت" با معنای واژة "درک"، یکی گرفته شده است. آیا واقعا همین طور است؟ در سوره نمل آیه 93، خداوند به سید ما رسول الله(ص) می‌فرماید وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ یا رسول الله حمد خدا را بجا بیاور، زیرا سَیُریکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها3 ما به زودی آیات را به شما نشان می‌دهیم تا نسبت به آنها معرفت پیدا کنید. این آیه از "آیات المهدی" است، یعنی یکی از آیاتی است که مربوط به حوالی ظهور امام زمان است. خداوند این موضوع را ـ یعنی اینکه آیات را به صورتی به انسان نشان ‌دهد که انسان نسبت به آنها معرفت پیدا کند ـ آنقدر عظیم شمرده که قبل از مطرح کردن این نعمت، می‌فرماید: ابتدا حمد خدا را بجا بیاور. انسان با خود می‌اندیشد که خداوند در قرآن نعمات بسیاری را مطرح می‌کند ولی به ازای هر نعمتی نمی‌فرماید حمد بجا بیاور. و از خود سئوال می‌کند: مگر موضوع مطروحه در این آیه چیست که خداوند قبل از مطرح نمودن آن، می‌فرماید: ابتدا حمد خدا را بجا بیاور؟! مشابه این رفتار را ما در سوره حمد داریم. می‌گوئیم بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ـ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ کلام را با حمد خدا شروع می‌کنیم و جالب است! در انتهای سوره هم صحبت از نعمات و آن هم بهترین نعمات است. یعنی آن نعماتی که "اهل صراط المستقیم" واجد آن هستند. اگر این مطلب در سوره حمد مطرح است یعنی "باب" آن به روی مردم باز شده است، لذا ما در ابتدای سورة حمد، حمد خدا را بجا می‌آوریم. خب، سراغ مطلب مد نظرمان بیاییم. عرض می‌کردیم: این "معرفت" چیست؟ چرا خداوند اینقدر برای آن قیمت قائل است. در احادیث فراوانی نقل می‌شود که: من عرف نفسه فقد عرف ربه4 و این حدیث با واژه‌ها و یا با حروف مختلفی نقل شده است. یعنی اگر انسان نسبت به "خودش" معرفت پیدا کند، نسبت به "ربّ خود" نیز معرفت پیدا کرده است. این معرفت چیست که اگر انسان نسبت به خودش داشته باشد، همان زمان نسبت به رب خود هم دارد....

 



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 دی 1392برچسب:امام زمان,معرفت,ظهور, توسط محمدکریمیان
شما به هر میزان نسبت به خودتان معرفت داشته باشید، به همان میزان نسبت به رب خودتان هم معرفت دارید. انسان با خود می‌گوید: این معرفت چیست که در آن حدیث گفته شد: من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر کسی که نسبت به حضرت زهرا(س) معرفت داشته باشد آنطور که حق معرفت است، شب قدر را درک کرده است. نه اینکه "بعداً درک می‌کند"، بلکه می‌فرماید: "درک کرده است".

 

در این دو حدیث دقت کنید. در این دو حدیث، "معرفت با محصول توأم است". معرفت، راه رسیدن به محصول نیست بلکه با محصول "توأم" است، لذا ما باید معرفت را مرحله به مرحله تعریف کنیم و کامل کنیم تا به آنجایی برسیم که "معرفت" با "محصول" یکی ‌شود در آن زمان می‌توان گفت که معنای معرفت به معنای واقعی آن رسیده و یا به معنای حقیقی آن نزدیک شده است. یکبار دیگر در این دو حدیث دقت بفرمائید، در حدیث اول گفته می‌شود من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر کسی که نسبت به حضرت فاطمه زهرا(س) معرفت داشته باشد آنطور که حق معرفت ایشان است، او شب قدر را درک کرده است. به هر میزان شما معرفتتان نسبت به حضرت زهرا(س) بیشتر شود، درک شما از شب قدر بیشتر است. در این حدیث، معرفت با محصول یکی است و جدا نیست. و در حدیث دوم می‌فرماید: من عرف نفس فقد عرف ربهکسی که خودش را بشناسد و به خودش معرفت پیدا کند، به رب خودش معرفت پیدا می‌کند. در این حدیث نیز معرفت با محصول، یکی است. پس ببینید! ما باید به این حد از تعریف معرفت برسیم یعنی تا آن حد که معرفت با محصول توأم می‌شود. ما می‌خواهیم با توجه به آیات قرآن برای واژة معرفت، معانی مختلفی را مطرح ‌کنیم و پیش برویم تا به معنایی برسیم که با توجه به آن، معرفت با محصول توأم باشد. وقتی به آن تعریف رسیدیم، شما از آنجا سراغ معنای حدیث من مات و لم یعرف امام زمانهی ماتمیتتا جاهلیا ـ اگر کسی بمیرد و نسبت به امام زمانش معرفت نداشته باشد او به مرگ جاهلی از دنیا رفته ـ و یا آیة 93 سوره نمل یعنی وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ سَیُریکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها بیایید. خداوند بدون دلیل آیات را مطرح نمی‌کند. اگر آیات و یا به عبارت دیگر ماجراهای بسیار عظیم و عجیب حوالی ظهور را جاری می‌کند، به خاطر "عرفان" و به خاطر "معرفت" است. پس "معرفت" باید یک موضوع بسیار قیمتی باشد. بله، اگر قرار باشد که مردم در حوادث قبل از ظهور، "امام زمانی" نشوند، خب پس دیگر آن حوادث به چه درد می‌خورد؟! پس می توان نتیجه گرفت که این معرفت، در حوالی ظهور، باید با محصول توأم باشد. ما تا اینجای کلام به "طرح مسأله" دربارة معرفت پرداختیم. اکنون می‌خواهیم این مسأله را حل کنیم. سئوال این است که آیا معرفت به معنای علم است؟


برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 21 دی 1392برچسب:امام زمان,معرفت,اله,خدا, توسط محمدکریمیان
نرم افزار همراه نمونه (قرآن،ترجمه،تفسیر)
این نرم‌افزار در برگیرنده متن کامل قرآن کریم به همراه ترجمه حضرت آیة‌الله‌العظمی مکارم شیرازی و دوره کامل تفسیر نمونه (27 جلدی) است.
 
امکانات ویژه این نرم‌افزار عبارت است از:
- جستجوی پیشرفته در عناوین مطالب و متن کتاب
- تغییر نوع، اندازه و رنگ قلم ها
- نمایش اِعراب با رنگ متمایز
- نصب به دفعات نا محدود
- اجرا بر روی گوشی های فاقد امکانات فارسی
- نمایش تمام صفحه در گوشی های مختلف
- اجرا بر روی گوشی های لمسی
- و...

این نرم افزار بر روی تمامی گوشی های موبایل قابل اجرا میباشد.با این وجود لازم به ذکر است که نرم‌افزار فوق با موفقیت بر روی تلفن‌های همراه زیر امتحان شده است:
نوکیا
3250, 5320XpressMusic, 5500, 5630 XpressMusic, 5700 XpressMusic, 5730 XpressMusic, 6110 Navigator, 6120 Classic, 6121 Classic, 6124 Classic, 6210 Navigator, 6220 Classic, 6290, 6650, 6710 Navigator, 6720 Classic, 6730 Classic, N71, N75, N76, N77, N78, N79, N81, N82, N85, N86, N91, N92, N93, N95, N96, E50, E51, E52, E65, E66
سونی اریکسون
C510, C702, C901, C902, C903, C905, G502, G700, G705, G900, K530, K550, K610, K618, K630, K660, K770, K790, K800, K810, K850, M600, P1, P990, S500, T650, T700, T707, W508, W580, W610, W705, W715, W810, W850, W880, W900, W995, Z550, Z610, Z710, Z750, Z770, Z780
W550, W600, W950, W960, W980
سامسونگ
SGH-G810, SGH-i450, SGH-i550, SGH-i560, SGH-L870
GT-I7110 , GT-I8510 INNOV8


جهت دریافت این نرم‌افزار که در دو نسخه کامل (قرآن کریم + ترجمه + تفسیر 27 جلدی نمونه ) و نسخه کم حجم و سبک (قرآن کریم + ترجمه) به دوستداران عرضه شده است می توانید از طریق زیر اقدام نمایید :

دریافت نسخه کامل (قرآن کریم + ترجمه + تفسیر 27 جلدی نمونه ) با حجم 6.89 MB

دریافت نسخه‌ی کم حجم (بدون تفسیر) با حجم 2.29 MB



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 دی 1392برچسب:نرم افزار,موبایل,قران,تفسیر,سونی,نوکیا, توسط محمدکریمیان

پرسش :

 مي‌خواهم بدانم كه داستان ازدواج حضرت قاسم در شب عاشورا از كجا آمده است؟

 

پاسخ :

 آنچه از كتب معتبره برمي‌آيد اينست كه: دامادي حضرت قاسم در كربلا و تزويج او با فاطمه بنت الحسين صحت ندارد. به علاوه امام حسين (ع) دو دختر داشته است، يكي بنام سكينه كه بفرموده شيخ طبرسي، امام حسن (ع) او را بعقد عبدالله بن الحسن (ع) در آورده ولي پيش از زفاف، عبدالله به شهادت رسيد و ديگري بنام فاطمه كه زوجه حسن مثني بوده و در كربلا هم حضور داشت،

و امام حسين (ع) دختر ديگري نداشته تا حضرت قاسم با او ازدواج نمايد.

و اگر با استناد به بعضي از كتب براي امام دختري ديگر هم ثابت شود آن دختر فاطمه صغري بوده كه در كربلا نبوده و در هنگام حادثه كربلا در مدينه حضور داشت.

محدث نوري در كتاب لؤلؤ و مرجان مي‌فرمايد: بمقتضاي تمام كتبي كه معتبره‌اند و در فن حديث و انساب و سير نوشته شده است، نمي‌توان براي حضرت سيدالشهداء دختر قابل تزويج بي‌شوهري پيدا كرد كه اين قضيه با قطع نظر از صحت و سقم آن بحسب نقل، وقوعش ممكن باشد و

اما قضيه زبيده و شهربانو و قاسم ثاني در خاك ري و اطراف آن كه در السنه عوام دائر شده ، از خيالات واهيه است و شواهد كذب بودن آن بسيار است و تمام علماي انساب متفقند كه از قاسم بن الحسن نسلي باقي نمانده است.

منبع: پايگاه حوزه



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 20 دی 1392برچسب:عاشورا,حضرت قاسم,ازدواج,عاشورا, توسط محمدکریمیان

پرسش :

 آيا نماز جماعت اول وقت مهم تر است يا ادامه ي عزاداري امام حسين(عليه السلام)؟

 

پاسخ :

 پاسخ از حضرت آيت الله العظمي حسين مظاهري(دامت بركاته):

اقامه نماز اول وقت، بالاخص نماز جماعت، از هر عملي حتي عزاداري، مهم تر و افضل تر است و نبايد از آن تخلف شود.

منبع: خون موعود، علي(مهرداد) آقا شريفيان و عبدالرسول احمديان



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 19 دی 1392برچسب:نماز,امام حسین,عجیب,عزاداری, توسط محمدکریمیان

پرسش :

 چرا دنباله امامان بعد از امام حسين(عليه السلام) از فرزندان و خاندان امام حسن(عليه السلام) شروع نشده است؟

پاسخ :

 از متون ديني و روايات استفاده مي‏شود كه امامان معصوم(ع) توسط خداوند به امامت و رهبري منصوب شده‏اند. بدين گونه نبوده است كه ائمه(ع) فرزندان خويش را به عنوان رهبر منصوب نمايند و يا مردم در انتخاب آن‏ها نقش داشته باشند؛ تا گفته شود چرا بعد از امام حسين(ع) امامان از فرزندان امام حسن(ع) گزينش نشده و امامت به فرزندان وي منتقل نشده است.

جهت مشاهده ی  کامل پاسخ بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید



برچسب‌ها:
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 دی 1392برچسب:پرسش,پاسخ,امامت,امام,امام حسین,امام حسین,شبهات, توسط محمدکریمیان

احادیث امام حسین(ع)

 

 1- پند امام به عالمان

 

 

 

 

«أَيَّتُهَا الْعِصابَةُ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ باللّهِ فى أَنـْفُسِ النّاسِ مَهابَةٌ، يُهابِكُمُ الشَّريفُ، وَ يُكْرِمُكُمُ الضَّعيفُ وَ يُؤْثِرُكُمْ مَنْ لافَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لا يَدٌ لَكُمْ عِنْدَهُ، تَشْفَعُونَ فِى الْحَوائِجِ إِذَا امْتُنِعَتْ مِنْ طُلاّبِها، وَ تَمْشُونَ فِى الطَّريقِ بِهَيْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرامَهِ الاَْكابِرِ... فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعْتُمْ وَ أَمّا حَقُّكُمْ بِزَعْمِكُمْ فَطَلَبْتُمْ أَنْتُم تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجاوَرَةَ رَسُلِهِ وَ أَمانًا مِنْ عَذابِهِ؟»

 

 

 

حضرت ابى عبداللّه الحسين(عليه السلام) خطاب به عالمان بى عمل و تاركان امر به معروف و نهى از منكر فرموده‌اند: اى گروه نيرومندى كه به دانش مشهور و به نيكى مذكور و به خيرخواهى معروف و با نام خدا و مذهب در نفوس مردم، با مهابت جلوه گريد! شريف از شما حساب مى‌برد و ضعيف شما را گرامى مى‌دارد، و كسانى كه بر آنها برترى و حقّى نداريد، شما را بر خود ترجيح مى‌دهند، شما وسيله حوائجى هستيد كه بر خواستارانش ممتنع است، و به هيبت پادشاهان و كرامت بزرگان در راه گام برمى‌داريد... و امّا حق ضعيفان را ضايع كرديد! و حقّ خود را كه به گمانتان شايسته آنيد طلب نموديد... و با اين حال آرزوى بهشت الهى را داريد و همجوارى پيامبران و امان از عذابش را در سر مى‌پرورانيد!

 

 

2- اصلاح امّت، نه قدرت طلبى

 

 

 

 

«أَللّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ ما كانَ مِنّا تَنافُسًا فى سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لكِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دينِكَ وَ نُظْهِرَ الاِْصْلاحَ فى بِلادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرائِضِكَ وَ سُنَنِكَ وَ أَحْكامِكَ»

 

 

 

در باره فلسفه قيامش فرمود: بار خدايا! تو مى‌دانى كه آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستيابى به كالاى دنيا نيست؛ بلكه هدف ما اين است كه نشانه‌هاى دينت را به جاى خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيّت يابند و به واجبات و سنّتها و دستورهاى دينت عمل شود.

 

 

3- بهداشت جسم و خودسازى

 

 

 

 

«أُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ أُحَذِّرَكُمْ أَيّامَهُ... فَبادِرُوا بِصِحَّةِ الاَْجْسامِ فى مُدَّةِ الاَْعْمارِ... فَإِيّاكَ أَنْ تَكُونَ مِمَّنْ يَخافُ عَلَى الْعِبادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ يَأْمَنَ العُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ»

 

 

 

اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مى‌كنم و از (گناه كردن) در ايّامش برحذر مى‌دارم... در مدّت عمر به سلامت و تندرستى جسم پيشى گيريد... و از كسانى مباشيد كه بر گناه بندگان بيم دارند و خود از عقوبت گناه خويش آسوده خاطرند!

 

 

4- اقسام جهاد

 

 

 

 

«أَلْجِهادُ عَلى أَرْبَعَةِ أَوْجُه: فَجِهادانِ فَرْضٌ وَ جِهادُ سُنَّةٌ لا يُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض وَ جِهادٌ سُنَّةٌ، فَأَمّا أَحَدُ الْفَرْضَيْنِ فَجِهادُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهادِ، وَ مُجاهَدَةُ الَّذينَ مِنَ الكُفّارِ فَرْضٌ.

 

 

 

 

وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذى هُوَ سُنَّةٌ لا يُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض فَإِنَّ مُجاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلى جَميعِ الاُْمَّةِ لَوْ تَرَكُوا الْجِهادَ لاََتاهُمُ الْعَذابُ وَ هُوَ مِنْ عَذابِ الاُْمَّةِ وَ هُوَ سُنَّةٌ عَلَى الاِْمامِ، وَحَدُّهُ أَنْ يَأْتِىَ مَعَ الاُْمَّةِ فَيُجاهِدَهُمْ. وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذى هُوَ سُنَّةٌ فَكُلُّ سُنَّة أَقامَهُ الرَّجُلُ وَ جاهَدَ فى إِقامَتِها وَ بُلُوغِها وَ إِحْيائِها، فَالْعَمَلُ وَ السَّعْىُ فيها مِنْ أَفْضَلِ الاَْعْمالِ لاَِنـَّها إِحْياءُ سُنَّة وَ قَدْ قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم): «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُها وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها إِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئًا.»

 

 

 

جهاد بر چهارگونه است: دوتاى آن فرض، و يكى سنّت كه جز با فرض برپاداشته نشود، و ديگر جهاد سنّت.

 

امّا آن دوتايى كه فرض است، يكى جهاد شخص با نفس خود در مقابل معصيتهاى الهى است، و آن بزرگترين جهاد است، و جهاد با كفّار كه هم مرز با شمايند فرض است.

 

و امّا جهادى كه سنّت است و جز با فرض برپا نشود، جهاد با دشمن است، و واجب است بر همه امّت، و اگر جهاد را ترك كنند عذاب بر آنان آيد و اين عذابى است كه از خود امّت است.

 

و چنين جهادى بر امام سنّت است و حدّ آن اين است كه امام با امّت به سراغ دشمن روند و با آنها جهاد كنند.

 

و امّا جهادى كه سنّت مطلق است عبارت از هر سنّتى است كه شخص آن را برپا مى‌دارد و در برپايى و اجرا و زنده كردن آن تلاش مى‌كند.

 

بنابراين، هر نوع كار و كوشش در اقامه آن از بهترين اعمال خواهد بود، زيرا كه آن زنده نمودنِ سنّت است و پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)فرموده است: «هر كه سنّت و روش نيكويى را به وجود آوَرَد پاداشش براى او خواهد بود و نيز ثواب هر كه تا روز قيامت بدان عمل كند، بدون آن كه از ثواب آنها هم چيزى كاسته شود.»

 

 

5- تباهى دنيا

 

 

 

 

«إِنَّ هذِهِ الدُّنْيا قد تَغَيَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُها، فَلَمْ يَبْقَ مِنْها إِلاّ صُبابَةٌ كَصُبابَةِ الاِْناءِ وَ خَسيسُ عَيْش كَالْمَرْعَى الْوَبيل، أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا يُتَناهى عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّى لا أَرَى الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً وَ لاَ الْحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ إِلاّ بَرَمًا، إِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنيا وَ الدّينُ لَعْقٌ عَلى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ»

 

 

 

امام حسين(عليه السلام) در هنگام سفر به كربلا فرمود: راستى اين دنيا ديگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت كرده، و از آن جز نمى كه بر كاسه نشيند و زندگى‌‌اى پست، همچون چراگاه تباه، چيزى باقى نمانده است. آيا نمى‌بينيد كه به حقّ عمل نمى‌شود و از باطل نهى نمى‌گردد؟ در چنين وضعى مؤمن به لقاى خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ظالمان را جز هلاكت نمى‌بينم. به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين بر سر زبان آنهاست و مادام كه براى معيشت آنها باشد پيرامون آناند، و وقتى به بلا آزموده شوند دينداران اندكند.

 

 

6- نعمت ناخوش انجام

 

 

 

 

«أَلاِْسْتِدْراجُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْرَ»

 

 

 

غافلگير كردن بنده از جانب خداوند به اين شكل است كه به او نعمت فراوان دهد و توفيق شكرگزارى را از او بگيرد.

 

 

7- عبادتِ تاجران، عابدان و آزادگان

 

 

 

 

«إِنَّ قَوْمًا عَبَدُو اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجّارِ وَ إِنَّ قَوْمًا عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَ إِنَّ قَومًا عَبَدُوا اللّهَ شُكْرًا فَتِلْكَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ وَ هِىَ أَفْضَلُ الْعِبادَةِ»:

 

 

 

گروهى خدا را از روى ميل و رغبت (به بهشت) عبادت مى‌كنند كه اين عبادت تاجران است، و گروهى خدا را از روى ترس (از دوزخ) مى‌پرستند و اين عبادت بندگان است و گروهى خدا را از روى شكر(و شايستگىِ پرستش) عبادت مى‌كنند و اين عبادت آزادگان است كه بهترين عبادت است.

 

 

8- پرهيز از ستمكارى

 

 

 

 

«إِيّاكَ وَ الظُّلْمَ مَنْ لا يَجِدُ عَلَيْكَ ناصِرًا إِلاَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ»

 

 

 

برحذر باشيد از ستم كردن به كسى كه ياورى جز خداوند عزّوجلّ ندارد.

 

 

9- روى آوردن به ديندار، جوانمرد و اصيل

 

 

 

 

«لا تَرْفَعْ حاجَتَكَ إِلاّ إِلى أَحَد ثَلاثَة: إِلى ذى دين، أَوْ مُرُوَّة، أَوْ حَسَب»

 

 

 

جز به يكى از سه نفر حاجت مبر: به ديندار، يا صاحب مروّت، يا كسى كه اصالت خانوادگى داشته باشد.

 

 

10- نشانه هاى مقبول و نامقبول انسانها

 

 

 

 

«مِنْ دَلائِلِ عَلاماتِ الْقَبُولِ: أَلْجُلُوسُ إِلى أَهْلِ العُقُولِ. وَ مِنْ عَلاماتِ أَسْبابِ الْجَهْلِ أَلْمُماراةُ لِغَيْرِ أَهْلِ الْكُفْرِ. وَ مِنْ دَلائِلِ الْعالِمِ إِنْتِقادُهُ لِحَديثِهِ وَ عِلْمُهُ بِحَقائِقِ فُنُونِ النَّظَرِ»

 

 

 

از دلائل نشانه‌هاى قبول، همنشينى با خردمندان است و از نشانه‌هاى موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان و از نشانه‌هاى دانا اين است كه سخن خود را نقّادى مى‌كند و به حقايق فنونِ نظر، داناست.

 


جهت مشاهده احادیث دیگر بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید




برچسب‌ها:
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 دی 1392برچسب:امام حسین,حدیث,سخن,زندگی, توسط محمدکریمیان
خطراتي كه كاربران فيس بوك را تهديد مي‌كند

 

كاربران فيس بوك به علت مشكلات امنيتي اين گونه شبكه‌هاي اجتماعي در معرض خطر سارقان و افراد هرزه‌اي هستند كه ممكن است با دانستن اطلاعات شخصي آنها برايشان مشكل ايجاد كنند، اين خطر به ويژه براي نوجوانان بيشتر است.

به گزارش فارس، تلويزيون العربيه در گزارشي به خطراتي كه كاربران شبكه‌هاي اجتماعي از جمله فيس بوك را تهديد مي‌كنند، پرداخت و افزود: عدم رعايت برخي از نكات امنيتي مي‌تواند بسياري از كاربران فيس بوك را طعمه دزدان قرار دهد.

اين گزارش با بيان اينكه "خودتان را شكار سارقان و هرزه‌ها قرار ندهيد " مي‌افزايد: شايد برخي‌ها چنين مقوله‌اي كه پيوسته از سوي كارشناسان خبره مطرح مي‌شود را تكراري بدانند و به آن توجه نكنند ولي سهل انگاري در اين امر مي‌تواند مشكلاتي را براي كاربران ايجاد كند.

بنابراين گزارش، انتخاب كلمه عبور ساده مي‌تواند راه را براي دسترسي به صفحه شخصي و بسياري از اطلاعات كاربر را براي سارقان اينترنتي باز كند بنابراين كارشناسان توصيه مي‌كنند كه در انتخاب كلمه عبور از حروف و اعداد با هم استفاده شود و از به كاربردن تاريخ مناسبات شخصي مختلف پرهيز شود.

اين گزارش مي‌افزايد: درج دقيق تاريخ تولد مي‌تواند سارقان و هكرها را به يافتن شماره حساب بانكي رهنمود سازد.

كارشناسان توصيه مي‌كنند كه در صورت درج اطلاعات و عكس‌هاي شخصي در صفحه فيس بوك فقط به دوستان اجازه دسترسي به آنها داده شود.

اين گزارش حاكي است: در استفاده از فيس بوك و ساير شبكه‌هاي اجتماعي بايستي نكات امنيتي را رعايت كرد و گرنه كاربران با مشكلات جدي روبه‌رو خواهند شد. براي نمونه چنانچه شخصي هنگام مسافرت رفتن اين موضوع را در صفحه فيس بوك مكتوب كند، قطعاً به فرصت طلب‌هايي كه منتظر چنين موقعيت‌هايي هستند؛ كمك مي‌كند.

كارشناسان اينترنت توصيه مي‌كنند براي حفاظت از جان كودكان از منتشر ساختن اطلاعات كامل و عكس‌ آنها جلوگيري شود چنانچه يكي از دوستان عكس‌ها و نام كودكانمان را منتشر ساخت از حق خود براي منع چنين كاري استفاده شود.

بنابراين گزارش ،‌كارشناسان مربوطه استفاده از فيس بوك را براي كودكان زير 13 سال پيشنهاد نمي‌كنند.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 6 دی 1392برچسب:فیس بوک,خطرات,شبکه ی اجتماعی,توئیتر, توسط محمدکریمیان

عمليات بيت المقدس

نقطه عطف فتوحات سرنوشت ساز جنگ

بيش از بيست ماه از آغاز جنگ تحميلي استكبار عليه جمهوري نوپاي اسلامي ايران مي گذشت و شهر خرمشهر همچنان در چنگ نيروهاي ارتش عرق قرار داشت . عمليات فتح المبين در منطقه غرب دزفول و شوش اخيرا به پايان رسيده و نتايج شگفت انگيز آن روح تازه اي را در كالبد رزمندگان اسلام دميده بود . فرماندهان جنگ بر آن بودند تا فرصت ابتكار عمل و كشاندن جنگ به يك شكل فرسايشي و بلند مدت از دشمن گرفته شود ، به ويژه آنكه فصل گرماي طاقت فرساي جنوب كشور در راه بود .

عمليات پيروزمندانه فتح المبين كه با آزاد سازي بخش گسترده اي از خاك خوزستان در شمال غرب اين استان پايان پذيرفته بود ، راه را براي آزاد سازي مناطق خرمشهر ، شلمچه ، هويزه و بخش هاي ديگر هموار ساخته بود ، چرا كه اين منطقه وسيع بر خلاف منطقه عملياتي فتح المبين فاقد عارضه و ناهمواري زميني بود .

البته دشمن در غرب رودخانه كارون كه در قلب خرمشهر جاري است ، استحكامات و موانع پيشرفته را احداث و 36 هزار نفر از نيروهاي خود را در خطوط پدافندي پيچيده اي متمركز و مستقر كرده بود . گذر از چنين خط مرگباري به يك معجزه و كاري خدايي شبيه بود . همچنان امام خميني ، فرمانده كل قوا به محض آزاد شدن خرمشهر فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد كرد .

جهت مشاهده ی کامل بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید.



برچسب‌ها:
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 دی 1392برچسب:عملیات,ایران,جنگ, توسط محمدکریمیان

انقلاب حضرت مهدي‏عليه السلام همچون ديگر انقلاب‏ها، بدون مقدمه و زمينه سازي، به وجود نمي‏آيد؛ بلکه در آستانه ظهور، حرکت‏هايي شکل مي‏گيرد و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي‏آورد. اين سلسله قيام‏ها و انقلاب‏ها - که از سوي حق پويان صورت مي‏گيرد - بر اساس آنچه در بعضي از روايات آمده، زمينه را براي حرکت جهاني حضرت مهدي‏عليه السلام آماده مي‏کند.
پيشگويي تحقّق اين نشانه‏ها، به تعبيرهاي گوناگوني در روايات آمده که به بعضي از آنها اشاره مي‏شود: پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: «گروهي از ناحيه مشرق، قد بر مي‏افرازند و زمينه حکومت مهدي‏عليه السلام را فراهم مي‏سازند». [1] .
در روايتي ديگر مي‏فرمايد:
«تَجِي‏ءُ الرّاياتُ السُّودُ مِنْ قِبَلِ المَشْرِقِ کَاَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبُرُ الحَدِيْدِ فَمَنْ سَمِعَ بِهِمْ فَلْيَأتِهِمْ فَبايِعَهُمْ وَلَوْ حَبْواً عَلَي الثَّلْجِ» [2] ؛ «افرادي با بيرق‏هاي سياه از ناحيه مشرق مي‏آيند که دل‏هاي آنان مانند قطعه‏هاي فولاد، محکم است. پس هر کس قيام آنان را شنيد، براي بيعت به سوي آنان بشتابد؛ هر چند لازم باشد با سينه بر روي برف برود».
امام باقرعليه السلام مي‏فرمايد: «کَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الحَقَّ فَلا يُعْطُوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَ فَلا يُعطَونَهُ فَاِذا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلي عَواتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلا يَقْبَلُونَهُ حَتَّي يَقُومُوا وَلا يَدْفَعُونَها اِلاَّ اِلي صاحِبِکُمْ قَتْلاهُمْ شُهَداءٌ اَما اِنِّي لَوْ اَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاِسْتَبْقَيْتُ نَفْسي لِصاحِبِ هَذا الاَمْرِ» [3] ؛ «گويي قومي را مي‏بينم که از شرق در طلب حق قيام کرده‏اند؛ ولي بدانان نمي‏دهند و باز مطالبه مي‏کنند، اما بدان‏ها نمي‏دهند. پس چون چنين مي‏بينند، شمشيرهاي خود را بر دوش مي‏گيرند. در آن هنگام آنچه را مي‏خواهند به آنان مي‏دهند؛ ولي نمي‏پذيرند تا اينکه پيروز مي‏شوند و آن را جز به صاحب الامرعليه السلام تسليم نمي‏کنند. کشتگان آنان شهيدند. اگر من آنان را درک کنم، جانم را براي صاحب الامر مي‏گذارم». [4] .
در اين روايات به روشني از برپايي قيام‏ها و انقلاب‏هايي در آستانه ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام خبر داده شده است. افزون بر اينها، روايات فراوان ديگري نيز بر اين نکته اتفاق دارند که پيش از ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام، حکومتي به رهبري يکي از صالحان - که گمان مي‏رود از فرزندان، پيامبر هم باشد - در ناحيه مشرق تشکيل مي‏گردد و زمينه ظهور را مهيا مي‏سازد. اين حکومت، تا ظاهر شدن مهدي‏عليه السلام و تسليم آن به حضرت ايشان، ادامه مي‏يابد.
بر همين اساس، برخي تشکيل دولت شيعي مذهب صفويه را - که پس از قرن‏ها استيلاي حاکمان مستبد و متعصب عامي مذهب، روي کار آمد - همان دولتي دانسته‏اند که در روايات از جمله زمينه سازان حکومت مهدي‏عليه السلام به شمار آمده است.
در زمان ما نيز، برخي با استناد به ويژگي‏هايي که در روايات آمده، انقلاب اسلامي ايران را - که در سال 1357 ه .ش به رهبري امام خميني‏رحمه الله به پيروزي رسيد - همان دولتي دانسته‏اند که زمينه را براي ظهور و قيام مهدي‏عليه السلام آماده مي‏کند و ان شاء اللّه تا ظهور آن حضرت ادامه مي‏يابد. [5] .
بر اساس اين ديدگاه بسياري از نشانه‏ها که در روايات آمده بر انقلاب اسلامي ايران تطبيق مي‏کند؛ به ويژه در برخي روايات به رهبري قيام که سيدي از اولاد پيغمبر است و از قم قيام مي‏کند و ياران او، بدون ترس و واهمه در برابر طاغوت پايدارند» اشاره شده است که همگي آنها به انقلاب اسلامي صدق مي‏کند.
در هر صورت، گرچه قراين فراواني اين احتمال را قوّت مي‏بخشد؛ ولي دليل قطعي و صحيحي در دست نيست که ثابت کند منظور از حکومت زمينه ساز - که ائمه‏عليهم السلام از آن خبر داده‏اند - انقلاب اسلامي، به رهبري امام خميني‏رحمه الله است.
البته اين، نخستين باري نيست که علماي شيعه، چنين احتمالي را مطرح ساخته‏اند. پيش از اين نيز، هرگاه حرکت و انقلابي از ناحيه شرق - به ويژه منطقه خراسان صورت مي‏گرفت - اين احتمال قوّت مي‏گرفت.
البته هيچ يک از آن حرکت‏ها به اندازه انقلاب اسلامي، زمينه ساز انقلاب مهدي‏عليه السلام نبوده‏اند؛ بلکه اصلاً مقايسه آنها با انقلاب اسلامي باطل است. از اين رو احتمال اينکه مراد از «دولت زمينه‏ساز» از جمله انقلاب اسلامي ايران باشد و تا ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام تداوم يابد، بسيار است.
در هر حال با توجه به روايات بسياري که در اين بخش رسيده، در دوره غيبت و در آستانه ظهور مهدي‏عليه السلام، دولت‏هايي به حمايت از حق روي کار مي‏آيند و انقلاب‏هايي به حمايت از آن شکل مي‏گيرند و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي‏سازند و اين از نشانه‏هاي ظهور است. [6] .
آنچه ذکر شد زمينه سازي و زمينه سازان به طور خاصّ بود؛ ولي از روايات استفاده مي‏شود علاوه بر موارد فوق، تمامي منتظران به نوعي زمينه‏ساز ظهور محسوب مي‏شوند.

ويژگي‏هاي زمينه سازان:
در اين قسمت به پاره‏اي از ويژگي‏هاي زمينه‏سازان ظهور اشاره‏اي مي‏شود:

شناخت پروردگار:
خداوند متعال فلسفه اساسي آفرينش انسان‏ها را عبادت و بندگي معرفي فرموده است.
آنجا که مي‏فرمايد: «وَمَا خَلَقْتُ الجِّنَ والاِنسَ اِلاّ لِيَعبُدُونَ» [7] ؛ «جن و انس را جز براي اينکه عبادت کنند خلق نکردم».
اين مهم زماني حاصل مي‏گردد که شناخت نسبت به آن ذات مقدس فراهم آيد، پس از شناخت خداوند است که راه رشد، هموار و موانع بر طرف مي‏شود.
زمينه سازان ظهور و ياران امام مهدي‏عليه السلام، از جمله کساني‏اند که خداوند را آن گونه که شايسته است مي‏شناسند. حضرت علي‏عليه السلام اين شناخت والاي خداوند را در ايشان اين گونه وصف فرموده است: «رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمانِ» [8] .؛
«مرداني مؤمن که خدا را چنان که شايسته است شناخته‏اند و آنان، ياران مهدي‏عليه السلام در آخرالزمانند».
امام صادق‏عليه السلام قلب‏هاي آنان را بسان پولاد دانسته، مي‏فرمايد: «رِجالٌ کَاَنَّ قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِيدِ لايَشُوبُها شَکٌ فِي ذاتِ اللَّهِ اَشَدُّ مِنَ الحَجَرِ...» [9] ؛ «آنان مرداني‏اند که دل‏هاي‏شان گويا پاره‏هاي آهن است. هيچ ترديدي نسبت به خداوند قلب‏هايشان را نيالايد و قلب‏هايشان از سنگ استوارتر است».

شناخت امام زمان‏ :
يکي ديگر از برجسته‏ترين ويژگي‏هاي زمينه سازان ظهور، شناخت حضرت مهدي‏عليه السلام است. البته شناخت امام در هر زمان بر پيروان لازم و ضروري است؛ ولي آنچه شناخت رهبر آخرين را از اهميتي دو چندان برخوردار مي‏سازد، شرايط ويژه او است. ولادت پنهان، زيست پنهان، امتحانات سخت و دشوار، و... برخي از اين ويژگي‏ها است.
زمينه سازان - که همان ياران حضرت مهدي‏عليه السلام هنگام ظهور هستند - امام خويش را به بهترين وجه مي‏شناسند و اين شناخت آگاهانه در تمامي وجودشان رسوخ کرده است. بنابراين زمينه‏سازي براي ظهور آن حضرت، بدون شناخت آن بزرگوار امکان‏پذير نخواهد بود.
در روايات فراواني بيان شده است «... مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِيتَةً جَاهِليَّةً» [10] ؛ «هر که بميرد و امام زمان خويش را نشناسد به مرگ جاهلي خواهد مرد».
امام‏صادق‏عليه السلام‏فرمود:
«...اِعرِفْ‏اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ يَضُرُّکَ؛ تَقَدَّمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخَّرَ... فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِي فُسْطاطِ القائِمِ» [11] ؛ «امام زمان خويش را بشناس، پس وقتي او را شناختي پيش افتادن و يا تأخير اين امر [ظهور] آسيبي به تو نخواهد رساند... پس هر آن کس که امام خويش را شناخت، مانند کسي است که در خيمه قائم‏عليه السلام باشد».
حضرت مهدي‏عليه السلام هر چند در پس پرده غيبت است؛ ولي هرگز جمال وجودش براي انسان‏هاي مهدي باور و مهدي ياور پنهان نبوده است. اگر معرفت به آن حضرت نباشد، ديدن ظاهري ايشان نيز سودي در بر نخواهد داشت، چنان که کساني بودند که همواره جمال دلنشين پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام را زيارت مي‏کردند؛ ولي بهره معرفتي چنداني از آن اسوه‏هاي آفرينش نبردند.
امام صادق‏عليه السلام فرمود: «وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُمَّ ماتَ قَبْلَ اَنْ يَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَةِ مَنْ کانَ قاعِداً فِي عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ» [12] ؛ «هر آن کس که امامش را شناخت و قبل از قيام صاحب اين امر از دنيا رفت، بسان کسي است که در سپاه آن حضرت خدمت‏گزاري خواهد کرد؛ نه، بلکه مانند کسي است که زير پرچم آن حضرت است».
امام صادق‏عليه السلام با تأکيد، شيعيان را به شناخت خداوند، پيامبر و حجّت‏هاي الهي فرا خوانده، از جمله دعاهاي دوران غيبت را اين گونه توصيه فرموده است:
«اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَم تُعَرِّفْني نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِيَّکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني». [13] .
اين دعا علاوه بر امام صادق‏عليه السلام از نواب اربعه نيز نقل شده که احتمال دارد ايشان از خود حضرت مهدي‏عليه السلام نقل کرده باشند. [14] .

اطاعت محض‏ از خداوند و اولياي‏ او :
کسي که به دنبال زمينه سازي براي ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام است، پس از شناخت خداوند و امام زمان‏عليه السلام و اعتقاد به آنان، بايد اين شناخت و اعتقاد را عملي کرده و تبلور حقيقي آن را در اطاعت محض از آن انوار پاک ظاهر سازد.
همسو کردن رفتارها، نيت‏ها و جهت‏گيري‏ها، طبق خواست رهبر الهي، از مهم‏ترين ويژگي‏هاي رهروان راستين است و اين صفت به خوبي در ياران امام مهدي‏عليه السلام وجود دارد.
گفتني است اگر کسي در مرحله شناخت، در حد ممکن معرفت کسب نمود، در مرحله اطاعت دچار ترديد نخواهد شد؛ حال آنکه اگر کسي در آن مرحله دچار ترديد و يا نقصان معرفتي شد، در مرحله اطاعت هرگز پيرو خوبي نخواهد بود.
امروزه نيز حضرت مهدي‏عليه السلام در پس پرده غيبت است، اما اراده و فرمانش را بايد گردن نهاد؛ چرا که اگر کسي اکنون از دستورات آن حضرت اطاعت کرد، در زمان ظهور نيز چنين خواهد بود.
رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله در اين باره فرمود: «طوُبي لِمَنْ اَدرَکَ قائِمَ اَهلِ بَيْتي وَ هُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيامِهِ يَتَولّي وَليَّهُ وَيَتَبرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَيَتَوَليَّ الاَئِمَّةَ الهادِيَةَ مِنْ قَبْلِهِ اوُلئِک رُفَقائي وَ ذَوُو وُدّي وَ مَوَدَّتي وَاَکْرَمُ اُمَّتي عَلَيَّ» [15] ؛ «خوشا به حال کسي که، قائم اهل بيت مرا درک کند؛ حال آنکه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست باشد. اينان همنشين و دوستان من و گرامي‏ترين امت من در نزد من هستند».

احترام خالصانه:
از آنجايي که امام‏عليه السلام حقّي بزرگ بر گردن پيروان خود دارد، خداوند متعال احترام او را بر مردمان لازم فرموده است. از اين رو هر آن چه مايه بزرگداشت او مي‏شود، از سوي ياران آن حضرت انجام مي‏گيرد، ايشان اين روحيه را در زمان غيبت در خود ايجاد نموده‏اند تا در زمان ظهور نيز همواره در تمامي امور، احترام و پيروي از آن حضرت را پاس دارند.
ائمه معصومين‏عليهم السلام، هرگز از اين مهم غفلت نکرده، عظمت شأن آخرين معصوم‏عليه السلام، ايشان را به تکريم و احترامي مثال زدني وا داشته است.
وقتي «دعبل خزاعي» قصيده‏اي زيبا براي امام علي بن موسي الرضاعليه السلام خواند - که در ابياتي از آن به حضرت مهدي‏عليه السلام اشاره شده بود - حضرتش به احترام ذکر نام مقدس ولي عصرعليه السلام متواضعانه برخاست، دست بر سر نهاد و براي فرج قائم آل محمدصلي الله عليه وآله دعا فرمود. [16] .
از امام صادق‏عليه السلام سؤال شد: «چرا به هنگام شنيدن نام «قائم» لازم است بر خيزيم!» آن حضرت فرمود: «حضرت مهدي‏عليه السلام ، غيبت طولاني دارد و اين لقب يادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است و لذا آن حضرت از شدت محبت و مرحمتي که به دوستانش دارد به هر کس که حضرتش را به اين لقب ياد کند، نگاه محبت‏آميز مي‏کند. از تجليل و تعظيم آن حضرت است که هر بنده خاضعي در مقابل صاحب عصر خود - هنگامي که مولاي بزرگوارش به سوي او بنگرد - از جاي برخيزد. پس بايد بر خيزد و تعجيل در فرج مولايش را از خداوند مسئلت نمايد». [17] .
علاوه بر حکمت ياد شده، آمادگي افراد در هر آن، براي قيام و مبارزه و جهاد در راه تحکيم عدالت اجتماعي، و حفظ حقوق انسان‏ها واجد اهميتي بسزا است.
انسان منتظر - که زمينه ساز ظهور در عصر غيبت است - بايد همواره داراي چنين هدفي باشد و در راه تحقق آن، به گونه‏هاي مختلف بکوشد و تا آنجا اين آمادگي را حفظ کند و ابراز دارد، که هرگاه نام پيشواي قيام (قائم) ذکر مي‏شود، به پا خيزد و آمادگي همه جانبه خويش را نشان دهد و اين آمادگي را هميشه به خود و ديگران تلقين و تحکيم کند. [18] .

انتظار راستين:
انتظار راستين - که اساس شخصيت زمينه سازان ظهور را شکل مي‏دهد - پيشينه‏اي بس دراز و طولاني در تاريخ شيعه دارد. آخرين فرستاده الهي بانگ بر آورده و انسان‏ها را به روزگاري سراسر نور نويد داده و فرموده است: «لا تَذهَبُ الدُّنيا حَتَّي يَلِيَ اُمَّتي رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَيْتي يُقالُ لَهُ المَهْدِيُّ» [19] ؛ «دنيا به پايان نرسد مگر اينکه امت مرا مردي از اهل بيت من رهبري کند که به او مهدي گفته مي‏شود».
اکنون قرن‏ها از آن بانک ملکوتي مي‏گذرد؛ ولي همچنان طنين دلنشين و اميدبخش آن در گوش انسان‏ها است. اين بشارت بزرگ، زندگي مردمان را در عصر بلند انتظار با تاريخي روشن از نمودها و جلوه‏هاي فکري و علمي، روزبه‏روز به آن دروازه روشنايي نزديک‏تر مي‏سازد.
آنچه در اين رهيافت از ارزشي بس بلند برخوردار است، زمينه‏سازي براي ايجاد آن حکومت موعود است؛ اگرچه زمان بر پايي آن از اسرار الهي و تنها در حيطه اراده خداوند است.
امام صادق‏عليه السلام اين معنا را چنين بيان فرموده است: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَکُونَ مِنْ اَصْحابِ القائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعمَلْ بِالوَرَعِ وَمحاسِنِ الاَخْلاقِ وَهُوَ مُنتَظِرٌ فَاِن ماتَ وَقامَ القائِمُ بَعْدُ کانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدرَکَهُ فَجِدُّوا وانْتَظِرُوا هَنيئاً لَکُمْ اَيَّتُهَا العِصابَةُ المَرْحُومَةُ»؛ [20] «هر کس که خوشحال مي‏شود که از ياران قائم‏عليه السلام باشد، بايد منتظر باشد و با پرهيزگاري و اخلاق نيکو عمل نمايد و با چنين حالتي منتظر باشد که هرگاه بميرد و پس از مردنش قائم‏عليه السلام به پا خيزد، پاداش او همچون کسي خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد. پس بکوشيد و منتظر باشيد. گوارايتان باد اي گروه رحمت شده!»

آمادگي براي خدمت به حضرت مهدي:‏
آنان که وجودشان سرشار از عشق خداوند و اولياي او است، اگر عصر ظهور را درک کنند، بزرگ‏ترين افتخارشان خدمت به ساحت بلند مهدي آل محمدصلي الله عليه وآله خواهد بود. شايد باور کردن اين سخن بسي مشکل نمايد که رئيس مذهب شيعه حضرت صادق‏عليه السلام، آن گاه که نام آخرين ذخيره الهي نزدش برده مي‏شد، با حسرتي بر آمده از عمق جان و آرزويي بي‏مانند آهي از نهاد بر مي‏آورد و مي‏فرمود: «لَوْ اَدْرَکْتُهُ لَخَدِمْتُهُ اَيّامَ حَياتي؛ [21] اگر او را درک کنم تمام روزهاي زندگي‏ام خدمتگزار او خواهم بود».
هر کس بخواهد در آن روزگار خدمت حضرتش نصيب گردد، بايد هم اکنون در دوران غيبت، خدمت به آن حضرت و ياران او را سرلوحه کارهاي خود قرار دهد.

خودسازي و ديگرسازي:
يکي ديگر از ويژگي‏هاي ياران امام مهدي‏عليه السلام در عصر غيبت، خودسازي و مواظبت بر رفتار خويش است که در پي آن، جامعه و ديگران نيز به اين جهت متمايل خواهند شد. شکي نيست که دينداري در عصر غيبت حضرت مهدي‏عليه السلام، از هر زماني ديگر بسي مشکل‏تر و طاقت فرساتر است.
امام صادق‏عليه السلام سختي اين دوران را اين گونه تصوير کرده است: «صاحب اين امر، غيبتي دارد که در آن هر کس از دين خود دست بر ندارد، همانند کسي است که با کشيدن دست خود به ساقه قتاد [که بوته‏اي تيغ‏دار است] خارهاي آن را بسترد! پس کدام يک از شما با دست خود تيغ‏هاي قتاد را نگه مي‏دارد؟
سپس آن حضرت مدتي سر به زير افکند و فرمود: صاحب اين امر داراي غيبتي است؛ پس بنده خدا بايد پرهيزگاري و تقوا پيشه کند و به دين خود تمسک جويد». [22] .
اگرچه آزمايش‏هاي ديني براي همه ايمان آورندگان در همه زمان‏ها، قانون الهي است؛ اما در عصر غيبت تمامي عوامل‏دست به‏دست‏هم‏داده اين آزمايش را به اوج خود مي‏رساند. در اين دوران است که نگهداشت دين، بسيار دشوار است و بيشتر مردم به انگيزه‏هاي گوناگون، ايمان‏خويش‏رادرزندگي‏ازدست مي‏دهند.
گسترش زمينه‏هاي ناباوري، افزايش انگيزه‏هاي انحراف و گريز از دين و ستيزه جويي‏هاي دشمنان با دينداران و دينداري، از مهم‏ترين عوامل اين آزمايش است.
آنان که دراين گرداب‏هاي ترسناک، دين خود را حفظ کنند، از شأن و رتبه‏اي بس رفيع برخوردار خواهند بود. [23] .
انسان در اين دوران - بر خلاف دوران عصر پيامبرصلي الله عليه وآله و ديگر معصومان‏عليهم السلام - از تمامي دريافت‏هاي حسي نسبت به پيامبر و امامان‏عليهم السلام دور است و تنها بر اساس درک عقلي و تاريخي، پيامبرصلي الله عليه وآله و پيشوايان معصوم را مي‏شناسد و به رسالت و امامت ايشان ايمان مي‏آورد.
امام سجّادعليه السلام در اين باره مي‏فرمايد: «اي ابا خالد! مردم در زمان غيبت آن امام - که به امامت او معتقدند و منتظر ظهور او هستند - از مردم هر زماني برترند؛ زيرا خداي متعال عقل و فهم و معرفتي به آنان عطا فرموده که غيبت نزد آنان، به منزله مشاهده است و آنان در آن زمان، به مانند مجاهدان پيش روي رسول خداصلي الله عليه وآله - که با شمشير به جهاد برخاستند - قرار داده است. آنان مخلصان حقيقي و شيعيان راستين و داعيان به دين خداي متعال در نهان و آشکارند». [24] .
موفقيت در اين آزمايش، نيازمند بينشي است که انسان ديندار در پرتو آن، بتوانددربرابرتحريف‏ها،شبهه‏ها و ترديدها رويکرد ديني خود را حفظ کند و با هيچ يک‏ازعوامل‏انحراف، خلوص و دينداري را در فکر و عمل از دست ندهد.
اگر چنين شد مصداق اين فرمايش رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله خواهد بود که فرمود: «به زودي پس از شما، کساني مي‏آيند که يک تن از آنان پاداش پنجاه تن از شما را دارد. گفتند: اي رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنين در رکاب شما جهاد کرديم و درباره ما آيه قرآن نازل شده است؟!
پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله فرمود: اگر آنچه از آزارها و رنج‏ها که بر آنان مي‏رسد، بر شما آيد، بسان آنان، شکيبايي نخواهيد داشت». [25] .
پايداري بر دين در روزگار غيبت، به تحمل سختي‏ها، محروميت‏ها و تنگناهاي مادي خلاصه نمي‏شود؛ بلکه تحمّل فشارهاي سخت روحي و معنوي نيز، بر آنها افزوده مي‏گردد و چنانچه دينداري با صبر و شکيبايي درست و آگاهانه توأم نباشد، به تدريج نااميدي به مردم روي مي‏آورد و باور را از روح و فکر آنان بر مي‏دارد.

پی نوشت ها:
[1] کنزالعمال، ج 14، ص 263؛ المعجم الاوسط، الطبراني، ج 1، ص 94.
[2] کشف الغمة، ج 2، ص 473؛ بحارالانوار، ج 51، ص 84.
[3] الغيبة، ص 273؛ ح 50.
[4] بحارالانوار، ج 52، ص 243.
[5] مجموعه مقالات و گفتارها در پيرامون حضرت مهدي‏عليه السلام، ص 207.
[6] جمعي از نويسندگان، چشم به راه مهدي‏عليه السلام، ص 303 - 306.
[7] ذاريات (51)، آيه 56.
[8] بحارالانوار، ج 57، ص 229.
[9] بحارالانوار، ج 52، ص 307.
[10] کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 409.
[11] الغيبة، ص 331.
[12] الکافي، ج 1، ص 371.
[13] الکافي، ج 1، ص 337؛ کمال‏الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 342؛ الغيبة، ص 166.
[14] ر.ک: کمال‏الدين، ج 2، ص 512.
[15] کتاب الغيبة، ص 456؛ کمال‏الدين، ج 1، ص 286، ح 3.
[16] منتخب الاثر، ص 640، ح 3.
[17] همان، ح 4.
[18] خورشيد مغرب، ص 264.
[19] شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ص 644، ح 3.
[20] الغيبة، ص 200، ح 16.
[21] همان، ص 245، ح 46. [22] الکافي، ج 1، ص 335، ح 1.
[23] رک: کمال‏الدين و تمام النعمة، ص 288، ح 8؛ من لا يحضره‏ الفقيه، ج 4، ص 365.
[24] کمال‏الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 319.
[25] کتاب الغيبة، ص 456.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 15 دی 1392برچسب:امام زمان,ظهور,زمینه سازی, توسط محمدکریمیان

انقلاب حضرت مهدي‏عليه السلام همچون ديگر انقلاب‏ها، بدون مقدمه و زمينه سازي، به وجود نمي‏آيد؛ بلکه در آستانه ظهور، حرکت‏هايي شکل مي‏گيرد و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي‏آورد. اين سلسله قيام‏ها و انقلاب‏ها - که از سوي حق پويان صورت مي‏گيرد - بر اساس آنچه در بعضي از روايات آمده، زمينه را براي حرکت جهاني حضرت مهدي‏عليه السلام آماده مي‏کند.
پيشگويي تحقّق اين نشانه‏ها، به تعبيرهاي گوناگوني در روايات آمده که به بعضي از آنها اشاره مي‏شود: پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: «گروهي از ناحيه مشرق، قد بر مي‏افرازند و زمينه حکومت مهدي‏عليه السلام را فراهم مي‏سازند». [1] .
در روايتي ديگر مي‏فرمايد:
«تَجِي‏ءُ الرّاياتُ السُّودُ مِنْ قِبَلِ المَشْرِقِ کَاَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبُرُ الحَدِيْدِ فَمَنْ سَمِعَ بِهِمْ فَلْيَأتِهِمْ فَبايِعَهُمْ وَلَوْ حَبْواً عَلَي الثَّلْجِ» [2] ؛ «افرادي با بيرق‏هاي سياه از ناحيه مشرق مي‏آيند که دل‏هاي آنان مانند قطعه‏هاي فولاد، محکم است. پس هر کس قيام آنان را شنيد، براي بيعت به سوي آنان بشتابد؛ هر چند لازم باشد با سينه بر روي برف برود».
امام باقرعليه السلام مي‏فرمايد: «کَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الحَقَّ فَلا يُعْطُوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَ فَلا يُعطَونَهُ فَاِذا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلي عَواتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلا يَقْبَلُونَهُ حَتَّي يَقُومُوا وَلا يَدْفَعُونَها اِلاَّ اِلي صاحِبِکُمْ قَتْلاهُمْ شُهَداءٌ اَما اِنِّي لَوْ اَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاِسْتَبْقَيْتُ نَفْسي لِصاحِبِ هَذا الاَمْرِ» [3] ؛ «گويي قومي را مي‏بينم که از شرق در طلب حق قيام کرده‏اند؛ ولي بدانان نمي‏دهند و باز مطالبه مي‏کنند، اما بدان‏ها نمي‏دهند. پس چون چنين مي‏بينند، شمشيرهاي خود را بر دوش مي‏گيرند. در آن هنگام آنچه را مي‏خواهند به آنان مي‏دهند؛ ولي نمي‏پذيرند تا اينکه پيروز مي‏شوند و آن را جز به صاحب الامرعليه السلام تسليم نمي‏کنند. کشتگان آنان شهيدند. اگر من آنان را درک کنم، جانم را براي صاحب الامر مي‏گذارم». [4] .
در اين روايات به روشني از برپايي قيام‏ها و انقلاب‏هايي در آستانه ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام خبر داده شده است. افزون بر اينها، روايات فراوان ديگري نيز بر اين نکته اتفاق دارند که پيش از ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام، حکومتي به رهبري يکي از صالحان - که گمان مي‏رود از فرزندان، پيامبر هم باشد - در ناحيه مشرق تشکيل مي‏گردد و زمينه ظهور را مهيا مي‏سازد. اين حکومت، تا ظاهر شدن مهدي‏عليه السلام و تسليم آن به حضرت ايشان، ادامه مي‏يابد.
بر همين اساس، برخي تشکيل دولت شيعي مذهب صفويه را - که پس از قرن‏ها استيلاي حاکمان مستبد و متعصب عامي مذهب، روي کار آمد - همان دولتي دانسته‏اند که در روايات از جمله زمينه سازان حکومت مهدي‏عليه السلام به شمار آمده است.
در زمان ما نيز، برخي با استناد به ويژگي‏هايي که در روايات آمده، انقلاب اسلامي ايران را - که در سال 1357 ه .ش به رهبري امام خميني‏رحمه الله به پيروزي رسيد - همان دولتي دانسته‏اند که زمينه را براي ظهور و قيام مهدي‏عليه السلام آماده مي‏کند و ان شاء اللّه تا ظهور آن حضرت ادامه مي‏يابد. [5] .
بر اساس اين ديدگاه بسياري از نشانه‏ها که در روايات آمده بر انقلاب اسلامي ايران تطبيق مي‏کند؛ به ويژه در برخي روايات به رهبري قيام که سيدي از اولاد پيغمبر است و از قم قيام مي‏کند و ياران او، بدون ترس و واهمه در برابر طاغوت پايدارند» اشاره شده است که همگي آنها به انقلاب اسلامي صدق مي‏کند.
در هر صورت، گرچه قراين فراواني اين احتمال را قوّت مي‏بخشد؛ ولي دليل قطعي و صحيحي در دست نيست که ثابت کند منظور از حکومت زمينه ساز - که ائمه‏عليهم السلام از آن خبر داده‏اند - انقلاب اسلامي، به رهبري امام خميني‏رحمه الله است.
البته اين، نخستين باري نيست که علماي شيعه، چنين احتمالي را مطرح ساخته‏اند. پيش از اين نيز، هرگاه حرکت و انقلابي از ناحيه شرق - به ويژه منطقه خراسان صورت مي‏گرفت - اين احتمال قوّت مي‏گرفت.
البته هيچ يک از آن حرکت‏ها به اندازه انقلاب اسلامي، زمينه ساز انقلاب مهدي‏عليه السلام نبوده‏اند؛ بلکه اصلاً مقايسه آنها با انقلاب اسلامي باطل است. از اين رو احتمال اينکه مراد از «دولت زمينه‏ساز» از جمله انقلاب اسلامي ايران باشد و تا ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام تداوم يابد، بسيار است.
در هر حال با توجه به روايات بسياري که در اين بخش رسيده، در دوره غيبت و در آستانه ظهور مهدي‏عليه السلام، دولت‏هايي به حمايت از حق روي کار مي‏آيند و انقلاب‏هايي به حمايت از آن شکل مي‏گيرند و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي‏سازند و اين از نشانه‏هاي ظهور است. [6] .
آنچه ذکر شد زمينه سازي و زمينه سازان به طور خاصّ بود؛ ولي از روايات استفاده مي‏شود علاوه بر موارد فوق، تمامي منتظران به نوعي زمينه‏ساز ظهور محسوب مي‏شوند.

ويژگي‏هاي زمينه سازان:
در اين قسمت به پاره‏اي از ويژگي‏هاي زمينه‏سازان ظهور اشاره‏اي مي‏شود:

شناخت پروردگار:
خداوند متعال فلسفه اساسي آفرينش انسان‏ها را عبادت و بندگي معرفي فرموده است.
آنجا که مي‏فرمايد: «وَمَا خَلَقْتُ الجِّنَ والاِنسَ اِلاّ لِيَعبُدُونَ» [7] ؛ «جن و انس را جز براي اينکه عبادت کنند خلق نکردم».
اين مهم زماني حاصل مي‏گردد که شناخت نسبت به آن ذات مقدس فراهم آيد، پس از شناخت خداوند است که راه رشد، هموار و موانع بر طرف مي‏شود.
زمينه سازان ظهور و ياران امام مهدي‏عليه السلام، از جمله کساني‏اند که خداوند را آن گونه که شايسته است مي‏شناسند. حضرت علي‏عليه السلام اين شناخت والاي خداوند را در ايشان اين گونه وصف فرموده است: «رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمانِ» [8] .؛
«مرداني مؤمن که خدا را چنان که شايسته است شناخته‏اند و آنان، ياران مهدي‏عليه السلام در آخرالزمانند».
امام صادق‏عليه السلام قلب‏هاي آنان را بسان پولاد دانسته، مي‏فرمايد: «رِجالٌ کَاَنَّ قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِيدِ لايَشُوبُها شَکٌ فِي ذاتِ اللَّهِ اَشَدُّ مِنَ الحَجَرِ...» [9] ؛ «آنان مرداني‏اند که دل‏هاي‏شان گويا پاره‏هاي آهن است. هيچ ترديدي نسبت به خداوند قلب‏هايشان را نيالايد و قلب‏هايشان از سنگ استوارتر است».

شناخت امام زمان‏ :
يکي ديگر از برجسته‏ترين ويژگي‏هاي زمينه سازان ظهور، شناخت حضرت مهدي‏عليه السلام است. البته شناخت امام در هر زمان بر پيروان لازم و ضروري است؛ ولي آنچه شناخت رهبر آخرين را از اهميتي دو چندان برخوردار مي‏سازد، شرايط ويژه او است. ولادت پنهان، زيست پنهان، امتحانات سخت و دشوار، و... برخي از اين ويژگي‏ها است.
زمينه سازان - که همان ياران حضرت مهدي‏عليه السلام هنگام ظهور هستند - امام خويش را به بهترين وجه مي‏شناسند و اين شناخت آگاهانه در تمامي وجودشان رسوخ کرده است. بنابراين زمينه‏سازي براي ظهور آن حضرت، بدون شناخت آن بزرگوار امکان‏پذير نخواهد بود.
در روايات فراواني بيان شده است «... مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِيتَةً جَاهِليَّةً» [10] ؛ «هر که بميرد و امام زمان خويش را نشناسد به مرگ جاهلي خواهد مرد».
امام‏صادق‏عليه السلام‏فرمود:
«...اِعرِفْ‏اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ يَضُرُّکَ؛ تَقَدَّمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخَّرَ... فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِي فُسْطاطِ القائِمِ» [11] ؛ «امام زمان خويش را بشناس، پس وقتي او را شناختي پيش افتادن و يا تأخير اين امر [ظهور] آسيبي به تو نخواهد رساند... پس هر آن کس که امام خويش را شناخت، مانند کسي است که در خيمه قائم‏عليه السلام باشد».
حضرت مهدي‏عليه السلام هر چند در پس پرده غيبت است؛ ولي هرگز جمال وجودش براي انسان‏هاي مهدي باور و مهدي ياور پنهان نبوده است. اگر معرفت به آن حضرت نباشد، ديدن ظاهري ايشان نيز سودي در بر نخواهد داشت، چنان که کساني بودند که همواره جمال دلنشين پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام را زيارت مي‏کردند؛ ولي بهره معرفتي چنداني از آن اسوه‏هاي آفرينش نبردند.
امام صادق‏عليه السلام فرمود: «وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُمَّ ماتَ قَبْلَ اَنْ يَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَةِ مَنْ کانَ قاعِداً فِي عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ» [12] ؛ «هر آن کس که امامش را شناخت و قبل از قيام صاحب اين امر از دنيا رفت، بسان کسي است که در سپاه آن حضرت خدمت‏گزاري خواهد کرد؛ نه، بلکه مانند کسي است که زير پرچم آن حضرت است».
امام صادق‏عليه السلام با تأکيد، شيعيان را به شناخت خداوند، پيامبر و حجّت‏هاي الهي فرا خوانده، از جمله دعاهاي دوران غيبت را اين گونه توصيه فرموده است:
«اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَم تُعَرِّفْني نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِيَّکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللَّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني». [13] .
اين دعا علاوه بر امام صادق‏عليه السلام از نواب اربعه نيز نقل شده که احتمال دارد ايشان از خود حضرت مهدي‏عليه السلام نقل کرده باشند. [14] .

اطاعت محض‏ از خداوند و اولياي‏ او :
کسي که به دنبال زمينه سازي براي ظهور حضرت مهدي‏عليه السلام است، پس از شناخت خداوند و امام زمان‏عليه السلام و اعتقاد به آنان، بايد اين شناخت و اعتقاد را عملي کرده و تبلور حقيقي آن را در اطاعت محض از آن انوار پاک ظاهر سازد.
همسو کردن رفتارها، نيت‏ها و جهت‏گيري‏ها، طبق خواست رهبر الهي، از مهم‏ترين ويژگي‏هاي رهروان راستين است و اين صفت به خوبي در ياران امام مهدي‏عليه السلام وجود دارد.
گفتني است اگر کسي در مرحله شناخت، در حد ممکن معرفت کسب نمود، در مرحله اطاعت دچار ترديد نخواهد شد؛ حال آنکه اگر کسي در آن مرحله دچار ترديد و يا نقصان معرفتي شد، در مرحله اطاعت هرگز پيرو خوبي نخواهد بود.
امروزه نيز حضرت مهدي‏عليه السلام در پس پرده غيبت است، اما اراده و فرمانش را بايد گردن نهاد؛ چرا که اگر کسي اکنون از دستورات آن حضرت اطاعت کرد، در زمان ظهور نيز چنين خواهد بود.
رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله در اين باره فرمود: «طوُبي لِمَنْ اَدرَکَ قائِمَ اَهلِ بَيْتي وَ هُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيامِهِ يَتَولّي وَليَّهُ وَيَتَبرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَيَتَوَليَّ الاَئِمَّةَ الهادِيَةَ مِنْ قَبْلِهِ اوُلئِک رُفَقائي وَ ذَوُو وُدّي وَ مَوَدَّتي وَاَکْرَمُ اُمَّتي عَلَيَّ» [15] ؛ «خوشا به حال کسي که، قائم اهل بيت مرا درک کند؛ حال آنکه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست باشد. اينان همنشين و دوستان من و گرامي‏ترين امت من در نزد من هستند».

احترام خالصانه:
از آنجايي که امام‏عليه السلام حقّي بزرگ بر گردن پيروان خود دارد، خداوند متعال احترام او را بر مردمان لازم فرموده است. از اين رو هر آن چه مايه بزرگداشت او مي‏شود، از سوي ياران آن حضرت انجام مي‏گيرد، ايشان اين روحيه را در زمان غيبت در خود ايجاد نموده‏اند تا در زمان ظهور نيز همواره در تمامي امور، احترام و پيروي از آن حضرت را پاس دارند.
ائمه معصومين‏عليهم السلام، هرگز از اين مهم غفلت نکرده، عظمت شأن آخرين معصوم‏عليه السلام، ايشان را به تکريم و احترامي مثال زدني وا داشته است.
وقتي «دعبل خزاعي» قصيده‏اي زيبا براي امام علي بن موسي الرضاعليه السلام خواند - که در ابياتي از آن به حضرت مهدي‏عليه السلام اشاره شده بود - حضرتش به احترام ذکر نام مقدس ولي عصرعليه السلام متواضعانه برخاست، دست بر سر نهاد و براي فرج قائم آل محمدصلي الله عليه وآله دعا فرمود. [16] .
از امام صادق‏عليه السلام سؤال شد: «چرا به هنگام شنيدن نام «قائم» لازم است بر خيزيم!» آن حضرت فرمود: «حضرت مهدي‏عليه السلام ، غيبت طولاني دارد و اين لقب يادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است و لذا آن حضرت از شدت محبت و مرحمتي که به دوستانش دارد به هر کس که حضرتش را به اين لقب ياد کند، نگاه محبت‏آميز مي‏کند. از تجليل و تعظيم آن حضرت است که هر بنده خاضعي در مقابل صاحب عصر خود - هنگامي که مولاي بزرگوارش به سوي او بنگرد - از جاي برخيزد. پس بايد بر خيزد و تعجيل در فرج مولايش را از خداوند مسئلت نمايد». [17] .
علاوه بر حکمت ياد شده، آمادگي افراد در هر آن، براي قيام و مبارزه و جهاد در راه تحکيم عدالت اجتماعي، و حفظ حقوق انسان‏ها واجد اهميتي بسزا است.
انسان منتظر - که زمينه ساز ظهور در عصر غيبت است - بايد همواره داراي چنين هدفي باشد و در راه تحقق آن، به گونه‏هاي مختلف بکوشد و تا آنجا اين آمادگي را حفظ کند و ابراز دارد، که هرگاه نام پيشواي قيام (قائم) ذکر مي‏شود، به پا خيزد و آمادگي همه جانبه خويش را نشان دهد و اين آمادگي را هميشه به خود و ديگران تلقين و تحکيم کند. [18] .

انتظار راستين:
انتظار راستين - که اساس شخصيت زمينه سازان ظهور را شکل مي‏دهد - پيشينه‏اي بس دراز و طولاني در تاريخ شيعه دارد. آخرين فرستاده الهي بانگ بر آورده و انسان‏ها را به روزگاري سراسر نور نويد داده و فرموده است: «لا تَذهَبُ الدُّنيا حَتَّي يَلِيَ اُمَّتي رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَيْتي يُقالُ لَهُ المَهْدِيُّ» [19] ؛ «دنيا به پايان نرسد مگر اينکه امت مرا مردي از اهل بيت من رهبري کند که به او مهدي گفته مي‏شود».
اکنون قرن‏ها از آن بانک ملکوتي مي‏گذرد؛ ولي همچنان طنين دلنشين و اميدبخش آن در گوش انسان‏ها است. اين بشارت بزرگ، زندگي مردمان را در عصر بلند انتظار با تاريخي روشن از نمودها و جلوه‏هاي فکري و علمي، روزبه‏روز به آن دروازه روشنايي نزديک‏تر مي‏سازد.
آنچه در اين رهيافت از ارزشي بس بلند برخوردار است، زمينه‏سازي براي ايجاد آن حکومت موعود است؛ اگرچه زمان بر پايي آن از اسرار الهي و تنها در حيطه اراده خداوند است.
امام صادق‏عليه السلام اين معنا را چنين بيان فرموده است: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَکُونَ مِنْ اَصْحابِ القائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعمَلْ بِالوَرَعِ وَمحاسِنِ الاَخْلاقِ وَهُوَ مُنتَظِرٌ فَاِن ماتَ وَقامَ القائِمُ بَعْدُ کانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدرَکَهُ فَجِدُّوا وانْتَظِرُوا هَنيئاً لَکُمْ اَيَّتُهَا العِصابَةُ المَرْحُومَةُ»؛ [20] «هر کس که خوشحال مي‏شود که از ياران قائم‏عليه السلام باشد، بايد منتظر باشد و با پرهيزگاري و اخلاق نيکو عمل نمايد و با چنين حالتي منتظر باشد که هرگاه بميرد و پس از مردنش قائم‏عليه السلام به پا خيزد، پاداش او همچون کسي خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد. پس بکوشيد و منتظر باشيد. گوارايتان باد اي گروه رحمت شده!»

آمادگي براي خدمت به حضرت مهدي:‏
آنان که وجودشان سرشار از عشق خداوند و اولياي او است، اگر عصر ظهور را درک کنند، بزرگ‏ترين افتخارشان خدمت به ساحت بلند مهدي آل محمدصلي الله عليه وآله خواهد بود. شايد باور کردن اين سخن بسي مشکل نمايد که رئيس مذهب شيعه حضرت صادق‏عليه السلام، آن گاه که نام آخرين ذخيره الهي نزدش برده مي‏شد، با حسرتي بر آمده از عمق جان و آرزويي بي‏مانند آهي از نهاد بر مي‏آورد و مي‏فرمود: «لَوْ اَدْرَکْتُهُ لَخَدِمْتُهُ اَيّامَ حَياتي؛ [21] اگر او را درک کنم تمام روزهاي زندگي‏ام خدمتگزار او خواهم بود».
هر کس بخواهد در آن روزگار خدمت حضرتش نصيب گردد، بايد هم اکنون در دوران غيبت، خدمت به آن حضرت و ياران او را سرلوحه کارهاي خود قرار دهد.

خودسازي و ديگرسازي:
يکي ديگر از ويژگي‏هاي ياران امام مهدي‏عليه السلام در عصر غيبت، خودسازي و مواظبت بر رفتار خويش است که در پي آن، جامعه و ديگران نيز به اين جهت متمايل خواهند شد. شکي نيست که دينداري در عصر غيبت حضرت مهدي‏عليه السلام، از هر زماني ديگر بسي مشکل‏تر و طاقت فرساتر است.
امام صادق‏عليه السلام سختي اين دوران را اين گونه تصوير کرده است: «صاحب اين امر، غيبتي دارد که در آن هر کس از دين خود دست بر ندارد، همانند کسي است که با کشيدن دست خود به ساقه قتاد [که بوته‏اي تيغ‏دار است] خارهاي آن را بسترد! پس کدام يک از شما با دست خود تيغ‏هاي قتاد را نگه مي‏دارد؟
سپس آن حضرت مدتي سر به زير افکند و فرمود: صاحب اين امر داراي غيبتي است؛ پس بنده خدا بايد پرهيزگاري و تقوا پيشه کند و به دين خود تمسک جويد». [22] .
اگرچه آزمايش‏هاي ديني براي همه ايمان آورندگان در همه زمان‏ها، قانون الهي است؛ اما در عصر غيبت تمامي عوامل‏دست به‏دست‏هم‏داده اين آزمايش را به اوج خود مي‏رساند. در اين دوران است که نگهداشت دين، بسيار دشوار است و بيشتر مردم به انگيزه‏هاي گوناگون، ايمان‏خويش‏رادرزندگي‏ازدست مي‏دهند.
گسترش زمينه‏هاي ناباوري، افزايش انگيزه‏هاي انحراف و گريز از دين و ستيزه جويي‏هاي دشمنان با دينداران و دينداري، از مهم‏ترين عوامل اين آزمايش است.
آنان که دراين گرداب‏هاي ترسناک، دين خود را حفظ کنند، از شأن و رتبه‏اي بس رفيع برخوردار خواهند بود. [23] .
انسان در اين دوران - بر خلاف دوران عصر پيامبرصلي الله عليه وآله و ديگر معصومان‏عليهم السلام - از تمامي دريافت‏هاي حسي نسبت به پيامبر و امامان‏عليهم السلام دور است و تنها بر اساس درک عقلي و تاريخي، پيامبرصلي الله عليه وآله و پيشوايان معصوم را مي‏شناسد و به رسالت و امامت ايشان ايمان مي‏آورد.
امام سجّادعليه السلام در اين باره مي‏فرمايد: «اي ابا خالد! مردم در زمان غيبت آن امام - که به امامت او معتقدند و منتظر ظهور او هستند - از مردم هر زماني برترند؛ زيرا خداي متعال عقل و فهم و معرفتي به آنان عطا فرموده که غيبت نزد آنان، به منزله مشاهده است و آنان در آن زمان، به مانند مجاهدان پيش روي رسول خداصلي الله عليه وآله - که با شمشير به جهاد برخاستند - قرار داده است. آنان مخلصان حقيقي و شيعيان راستين و داعيان به دين خداي متعال در نهان و آشکارند». [24] .
موفقيت در اين آزمايش، نيازمند بينشي است که انسان ديندار در پرتو آن، بتوانددربرابرتحريف‏ها،شبهه‏ها و ترديدها رويکرد ديني خود را حفظ کند و با هيچ يک‏ازعوامل‏انحراف، خلوص و دينداري را در فکر و عمل از دست ندهد.
اگر چنين شد مصداق اين فرمايش رسول گرامي اسلام‏صلي الله عليه وآله خواهد بود که فرمود: «به زودي پس از شما، کساني مي‏آيند که يک تن از آنان پاداش پنجاه تن از شما را دارد. گفتند: اي رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنين در رکاب شما جهاد کرديم و درباره ما آيه قرآن نازل شده است؟!
پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله فرمود: اگر آنچه از آزارها و رنج‏ها که بر آنان مي‏رسد، بر شما آيد، بسان آنان، شکيبايي نخواهيد داشت». [25] .
پايداري بر دين در روزگار غيبت، به تحمل سختي‏ها، محروميت‏ها و تنگناهاي مادي خلاصه نمي‏شود؛ بلکه تحمّل فشارهاي سخت روحي و معنوي نيز، بر آنها افزوده مي‏گردد و چنانچه دينداري با صبر و شکيبايي درست و آگاهانه توأم نباشد، به تدريج نااميدي به مردم روي مي‏آورد و باور را از روح و فکر آنان بر مي‏دارد.

پی نوشت ها:
[1] کنزالعمال، ج 14، ص 263؛ المعجم الاوسط، الطبراني، ج 1، ص 94.
[2] کشف الغمة، ج 2، ص 473؛ بحارالانوار، ج 51، ص 84.
[3] الغيبة، ص 273؛ ح 50.
[4] بحارالانوار، ج 52، ص 243.
[5] مجموعه مقالات و گفتارها در پيرامون حضرت مهدي‏عليه السلام، ص 207.
[6] جمعي از نويسندگان، چشم به راه مهدي‏عليه السلام، ص 303 - 306.
[7] ذاريات (51)، آيه 56.
[8] بحارالانوار، ج 57، ص 229.
[9] بحارالانوار، ج 52، ص 307.
[10] کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 409.
[11] الغيبة، ص 331.
[12] الکافي، ج 1، ص 371.
[13] الکافي، ج 1، ص 337؛ کمال‏الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 342؛ الغيبة، ص 166.
[14] ر.ک: کمال‏الدين، ج 2، ص 512.
[15] کتاب الغيبة، ص 456؛ کمال‏الدين، ج 1، ص 286، ح 3.
[16] منتخب الاثر، ص 640، ح 3.
[17] همان، ح 4.
[18] خورشيد مغرب، ص 264.
[19] شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ص 644، ح 3.
[20] الغيبة، ص 200، ح 16.
[21] همان، ص 245، ح 46. [22] الکافي، ج 1، ص 335، ح 1.
[23] رک: کمال‏الدين و تمام النعمة، ص 288، ح 8؛ من لا يحضره‏ الفقيه، ج 4، ص 365.
[24] کمال‏الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 319.
[25] کتاب الغيبة، ص 456.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 13 دی 1392برچسب:امام زمان,ظهور,زمینه سازی, توسط محمدکریمیان

محمد بن ابی‏ حمزه می‏گوید؛ پدرم گفت: امام سجاد علیه‏السلام را در یکی از شبها در کنار کعبه دیدم که نماز می‏خواند، قیام نماز را طول داد، به گونه‏ای که دیدم گاهی بر پای راستش تکیه و گاهی بر پای چپش تکیه می‏کند. سپس شنیدم، که گریان می‏گفت:
یا سیدی تعذبنی و حبک فی قلبی... «ای آقای من! آیا مرا عذاب کنی، با اینکه حب تو در قلبم هست، سوگند به عزت اگر چنین کنی، مرا در قیامت با مردی محشور کنی که دیر زمانی به خاطر تو با آن دشمنی کرده‏ام.» [1] .
طاووس یمانی می‏گوید؛ شبی در کنار کعبه بودم، دیدم امام سجاد علیه‏السلام به حجر اسماعیل وارد گردید، به نماز ایستاد و به سجده رفت. با خود گفتم این مرد صالح از خاندان رسالت است، خوب است از فرصت استفاده کرده و گوش کنم و بدانم در سجده چه می‏گوید، شنیدم که می‏گفت: عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک، سائلک بفنائک: «بنده کوچکت به در خانه تو آمده، بیچاره آستانت به درگاه تو آمده، فقیر تو به سوی تو آمده، درخواست کننده درگاهت سر به آستانت نهاده است.» طاووس می‏گوید: من این کلمات را یاد گرفتم؛ در رفع هر گرفتاری و اندوه آنها را خواندم و اندوه و گرفتاریم برطرف گردید. [2] . اسمعی می‏گوید: شبی به طواف کعبه پرداختم، ناگاه جوان زیبا و خوش قامتی را دیدم که پرده کعبه را گرفته بود و چنین راز و نیاز می‏کرد: نامت العیون، و علت النجوم، و انت الملک الحی القیوم، غلقت الملوک ابوابها، و اقامت علیها حراسها، و بابک مفتوح للسائلین، جئتک لتنظر الی برحمتک یا ارحم الراحمین؛ «چشمها به خواب رفته، و ستارگان اوج گرفته (و غایب شده‏اند)، و تو حاکم زنده و پایدار هستی، و در این دل شب پادشاهان درهای قصرهایشان را بسته‏اند، و نگهبانان و حاجبان بر آن گمارده‏اند، ولی تنها در خانه تو برای درخواست کنندگان گشوده است، هم اکنون به در خانه‏ات آمده‏ام تا با نظر رحمتت به من بنگری، ای خداوندی که مهربانترین مهربانان هستی». سپس به خواندن این اشعار مشغول شد:

یا من یجیب دعاء المضطر فی الظلم‏
یا کاشف الکرب و البلوی مع السقم‏

قد نام وفدک حول البیت قاطبة
و انت وحدک یا قیوم لم تنم‏

ادعوک رب دعاء قد امرت به‏
فارحم بکائی بحق البیت والحرم‏

ان کان عفوک لا یرجوه ذو سرف‏
فمن یجود علی العاصین بالنعم؟

«ای کسی که دعای گرفتاران را در تاریکیهای شب اجابت می‏کنی، و ای کسی که دردها و رنجها و بیماریها را برطرف می‏سازی. همه مهمانان تو بر گرد خانه‏ات خوابیده‏اند، و تنها چشم تو ای خدای قیوم، به خواب نمی‏رود. پروردگارا! تو را به دعایی که خودت به آن دستور داده‏ای می‏خوانم که به حق حرمت کعبه و حرم، به گریه‏ام رحم کن. اگر عفو و احسان تو به گنهکارانی که اسراف در گناه نموده‏اند نرسد، گنهکاران به در خانه چه کسی بروند که امید بخشش داشته باشند؟!» [3] . سپس سر به سوی آسمان بلند کرده، چنین ادامه داد: الهی! سیدی و مولای! ان اطعتک بعلمی و معرفتی فلک الحمد و المنة علی، و ان عصیتک بجهلی فلک الحجة علی: «ای خدای من! آقا و مولای من! اگر از روی آگاهی تو را اطاعت کرده‏ام، حمد و سپاس، شایسته تو است، و رهین منت توام، و اگر از روی نادانی، گناه کرده‏ام، حجت تو بر من تمام است...» [4] .

پی نوشت ها:
[1] اصول کافی، ج 2، ص 579.
[2] ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 144 - کشف الغمه، ج 2، ص 273.
[3] مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 150 - 151.
[4] بحر المحبه غزالی، ص 43.

منبع: نگاهی بر زندگی امام سجاد؛ محمد محمدی اشتهاردی؛ سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران.



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 7 دی 1392برچسب:مناجات,امام,سجاد, توسط محمدکریمیان

در روايات ميباشد که خداوند عالم خاک کربلا را تحفه و هديه حورالعين قرار داده است، چنانچه در کتاب شريف سفينة النّجاة روايت شده است که: هر گاه ملائک ملا اعلي و مقرب درگاه خداوند بر زمين نزول مي کنند حورالعين به ايشان ميگويند که از براي ما خاک کربلا و تسبيحي از آن ارض ‍ منوّر بياوريد. [1] .

 

 

19.jpg

پی نوشتها :

[1] سفينة النّجاة ص 56.

 

منبع: داستانهايي از زمين کربلا  ؛ ر- يوسفي



برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 2 دی 1392برچسب:کربلا,تربت,تسبیح,کربلا, توسط محمدکریمیان

تمامی حقوق مطالب برای ۞پایگاه فرهنگی شیعه۞ محفوظ می باشد